این روزها کافی است کمی سر در گریبان خبر داشته باشی ، از هر ده خبر ی که در تمام فضاها ، اعم از مجازی و حقیقی رد و بدل می شود دوسه تای آن بی شک در خصوص اجرای طرح رتبه بندی فرهنگیان است.
و اما :
1- آیا واقعا در میان خیل میلیونی کارمندان دولت تنها فرهنگیان هستند که ذی نفع و یا ذی ضرر اجرای این طرح هستند ؟ و اگر در سایر ادارات به انحا مختلف اجرا شده است ، که قطعا هم شده است چرا این همه در بوق نشده است ؟
2- خوشحالیم که صدا و سیمایی داریم که اعتراضات صنفی ما را نشان نمی دهد ، اما افزایش احتمالی حقوق ما را به خوبی پوشش می دهد!!!
3- رتبه بندی با شرایطی که هنوز هیچ نامه و بخشنامه رسمی برایش صادر نشده است ایا واقعا جوابگوی تبعیض های صنفی جامعه خدوم فرهنگی خواهد بود ؟
4- ماه اخر فصل تعطیلات تابستانی است ، کمتر از یک ماه به بازگشایی مدارس مانده است ، به گمانم اگر به شعار "" آرامش در حوزه آموزش و پرورش "" ایمان داریم ، باید کاری کنیم که از هر حیث این آرامش کم سو شده به چراغ پر نور آموزش و پرورش برگردانیم.
5- در تورم فعلی جامعه و با توجه به مشکلات عدیده اقتصادی ، افزایش چند در صدی حقوق به گمانم هرگز کارساز واقعی نخواهد بود. اینگونه به نظر می رسد که باید برای تکریم این قشر مهم و انسان ساز فکری نو و طرحی بکر اندیشیده شود.
6- معلمی را همپایه شغل انبیا گرفته اند و این قداست بی شک خود ارزشی شگرف در میزان رضایتمندی جامعه فرهنگی دارد. اما همان پیامبری که معلم بشریت بوده است فرموده اند : کاد الفقر ان یکون کفرا پس نباید از نقش بی بدیل اقتصاد در کنار فرهنگ به سادگی گذشت .
طرح رتبه بندی که خواجه حافظ شیرازی هم به گوشش رسید و نفعی از اون به فرهنگی جماعت نرسید. آرامش در آموزش هم پتکی شده بر سر آشنا و غریب و دور و نزدیک به آموزش و پرورش، بسیاری انتقادات رو با انگ ندانستن و نافهمی منتقد خفه میکنن و یا بی ارزش جلوه میدن. وا امانا از نگاه بالا به پایین و اجرای مو به موی اوامر بالادستیها،از هر ارگان و نهاد و سازمانی. همیشه تعامل و نجابت برابر با طاعت بی چون و چرا نیست، چه گویم که ناگفتنم بهتر است آقای عابدی.... هرچه بر لوح نظر پیاده شد روشنتر از روزه، چه سود که یا نمیبینند یا نمیخواهند ببینند.