به رغم توصیه ها ، تاکید ها و حتی گاهی شعارهایی که برخی می دهند ، امروزه در آموزش و پرورش ، توسعه عقلانیت و در نهادینه سازی آن در فراگیران تقریبا امری موکول به محال شده است.
مدرسه تنها و تنها نباید جای علم آموزی تئوریک و بدون چالش باشد. مدرسه ای به نظرم به اهداف تربیت انسانی نزدیک تر است که روحیه نقادی و خرد ورزی را توامان در فراگیرانش توسعه دهد.
هرچند معمولا کسی از نقد کردن و نقد شنیدن سابقه و ذهنیت خوشی ندارد اما به گمانم تا این رویکرد درست در جامعه رواج پیدا نکند ، نمی توان به بالندگی فکر جوانان و نوجوانان امیدی بست.
دربسیاری از کشورهای توسعه یافته جهان ، تدریس فلسفه ( به عنوان مبنای تفکر انتقادی ) از همان پایه های آغازین در آمورش و پرورش جایگاه رفیعی دارد اما در کشور ما تنها 3 ساعت آنهم خاص رشته انسانی ( 1 ساعت سال سوم و دوساعت سال چهارم) درسی به نام فلسفه موجود می باشد که صدالبته محتوای این دوکتاب هم چندان در تربیت نسل متفکر و نقاد تاثیری ندارد.
امروز نیاز کشورما ، تربیت نسلی نواندیش ، نقاد و خردورزونظریه پرور است .
هیشکی به فکر بالندگی افکار جوان . نوجوان نیست .مدیرای مدارس همشون تو فکر اینن که یه رقابت جدی بندازن تو دانش آموزای بدبخت تا مثلا مدرسشون بتونه حرف اولو بزنه و پز مدرسه رو بدن.
جناب عابدی علاوه بر فلسفه و منطق تربیت بدنی هم تو دبیرستانها غریب واقع شده.
سلام/ چشممان روشن شد.جناب مرتضی چه شد که این مثنوی اندکی تاخیر شد؟؟