اردکان من

اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی
اردکان من

اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی

پیشانی شهر

 


امشب وقتی برای دیدن و تحویل گرفتن  غرفه یکی از دوستان در محل نمایشگاه ورودی شهر ( جنب مسجد حضرت ابوالفضل ع پلیس راه ) سری به آنجا زدم از ته دل گفتم کاش همچون نمایشگاهی در همچون محلی وصدالبته با مدیریت برخی مدیران کم لایق آن تشکیل نمی شد.

فراموش نمی کنم در جلسه ای شهردار محترم به مخالفت به برگزاری این نمایشگاه برخاستند که به نظرم حرفشان منطقی بود.

مسافری که قبل از ورود به شهر خریدش را بکند ، استراحت و تفریح و... انجام دهد قطعا چندان دلیلی برای ورود به شهر ندارد.

اما جدای ازاین استدلال ، متاسفانه محل برگزاری این نمایشگاه به نحو فاجعه آمیزی اسف بار است . کف مغازه ها شن و خاک ، بدون حتی یک دانه لامپ ، کلید و پریزها به غارت رفته ، پیاده روهای جلو مغازه ها شنی و خاکی و....

از همه بدتر پاسخگویی نامناسب آقای ( ح ) به عنوان کسی که متولی نمایشگاه شده است و در برابر هر غرفه مبلغ 200 هزار تومان گرفته است.

البته آن بنده خدا دوسه تا غرفه را مخصوص فروش محصولات خود رزرو کرده بود که ....!!!!!!

امشب واقعا برای بی کلاس بودن برخی فعالیت های شهرم تاسف خورد. نمی دانم مسافرینی که قرار است لختی را در این نمایشگاه بگذرانند ، چگونه قضاوت خواهند کرد.

آقایان مسئول ، خواهشا سری به آنجا زده و تکلیف بی سروسامانی این مکان را مشخص نمائید. شهرداری ، بخشداری مرکزی ویا هرکس دیگری که به نوعی متولی این مکان است ، قطعا باید اول شخصیت شهر را درنظر گرفته سپس به کاری دست بزند.



.

 

نظرات 6 + ارسال نظر
nima.aa چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:14

وضع نمایشگاه بهاره هم که در محل ورزشگاه غدیر برگزار شده بود بهتر نبود.
کلا به نظر میاد کیفیت تو انجام کاراشون خیلی جایی نداره.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 00:05

ای بابا!
وقتی همسایه نخاله های ترکیدگی لوله آبش که برای سه ماه قبل هست، هنوز جمع نکرده و میگه باید شهرداری این کار رو بکنه!، چه انتظاری از کار و فعالیت مسئولین میره؟! این روزها دیگه دایه مهربون تر از مادر پیدا نمیشه و روابط همه شده مثل دوستی خاله خرسه.
امروز یکی از مسئولین شورای شهر رو مقابل باجه خودپرداز بانک ملی دیدم، چون کسی بهشون توجهی نشون نداد مجبور شد که در منتهی الیه صف و در جایگاه نفر پنجم بایستند، بعد از مدتی شروع کرد به انتقاد که بانک تجارت و صادرات خودپرداز ها رو جدید و اضافه کرده اند اما بانک ملی که مادر است یکی بیشتر نداره، یه خانومی صدا رسوند که بانک ملی دو تا خودپرداز داره و یکیش اونور هست، این حرف به آقا کلی برخورد و دیگه حرفی نزدند....
همه ی بحث ها بماند، نکته اینجاست که این بی اعتنایی که من امروز از مردم دیدم دلیل بر مهم نبودن شورای شهر و عملکرد اون از نظر مردم هست، چون اگر واقعا میدونستن، خیلی بهتر تو انتخابات شرکت میکردن و افراد با صلاحیت تری انتخاب میشدن... حالا قضیه ختم میشه به تصمیم گیری های کج و کوله و بی فایده... امروز بدون فکر تصمیم میگیرن، فردا اجرایی میکنن و پس فردا تیمی تشکیل میدن که آسیب شناسی بکنه که مشکل کار از کجا بوده...

کمالی پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:38

متاسفانه کار در شهر در دست کاردان نیست
اگر هم هست
کاردان زیاد شده
گرفتی که برادر

رز آبی پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 14:47

آخ یاد قضیه ی سال گذشته افتادم
جلوی یکی از همین مغازه ها ی شنی خواهرزادم داشت میدویید محکم خورد زمین صورتش داغون شد طفلکی

اعضای شورای شهرمون هم خسته نباشن ،خیلی میرسن البته به تیپ خودشون

همشهری پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 18:41

سلام

جانا سخن از دل گفتی مدیریت بازارچه مزرعه سیف و مسجد امیرالمومنین و حسینیه ارشاد و ..... کم بود این یکی هم به ایشون دادن
میگن گل بود به سبزه آراسته شد
همینه

مهدی شنبه 2 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 10:26

چند روز پیش که روز درخت کاری بود و توسط جریانی خود فروخته مراسم درختکاری نمادین تشکیل داده بودن از 10الی 12نفر ی که بودن چند نفر از همین آقایان شورای شهری بودن که می خواستن جهت عکس گرفتن باتمثال یکی از سران اصلاحات از هم سبغت بگیرند تا به قول دوستان آنها هم عکسی با پیراهن و شورت ورزشی داشته باشند

خود فروخته ؟!؟!؟!؟!؟!

سبغت ؟؟؟؟؟؟

الله اکبر !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد