اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی

اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی

شرف بازنشستگی

نمی دانم شما هم این واژه به غایت تکراری و حتی بی مسما را دیده و یا شنیده اید که وقتی کسی از دوران خدمت اداری خود به بازنشستگی  می رسد در احکام صادره اینگونه  به او دلداری می دهند :


اکنون که پس از سی سال خدمت صادقانه به    شرف بازنشستگی    نائل شده اید برخود فرض می دانیم .......


آری:‌

اگر خدمت صادقانه بوده است که انشا الله هرکسی در هرلباس و پستی که بوده است جز خدمت صادقانه چیزی را سرلوحه خود قرار نداده باشد ، به گمانم  این روزها در کشور ما بازنشستگی چندان    ""  شرف   ""    هم محسوب نمی شود.


حد اقل در شهر ما به نوعی همه بازنشستگان محترم از جایگاه در خور شان و مقام خود برخوردار نیستند. نه امکانات رفاهی خاصی ، نه برنامه های متنوع و شادی ، نه تسهیلات  قابل توجه ای ونه....


دراین میان  بازنشستگان فرهنگی در غربت محسوس تری به سر می برند ، البته این غربت به گمانم استمرار همان غربتی است که در سی سال خدمت خود کشیده اند، این همه تبعیض اداری دیده اند و حرفی نه خود زده اند و نه مقام های مافوقشان در دفاع از حقوق از دست رفته اشان ، سینه ای چاک داده اند.


اگر گذرتان به چهار راه  سعدی افتاده باشد ، اتاقی را مشرف بر خیابان می بینید که هر صبح و عصر ، میعادگاه خیل بی شماری از فرهنگیان عزیز است ، این اتاق کوچک بی شک نه در شان فرهنگیان است ونه جایگاه مناسبی دارد ، 


سالهاست  هر کس ردای ریاست اداره ما را بر دوش کشیده است ، کار چندان شایسته ای ( یابهتر بگوییم  اصلا کاری ) برای این جماعت "" پر شرف "" انجام نداده است. 


سوال اساسی اینجاست : 


آیا  شرافت جامعه  فرهنگی که عمری را در راه تعلیم و تربیت فرزندان این دیار گذرانده است ، همین اتاق حاشیه کنار خیابان سعدی است ؟


دراین اتاق چه امکانات رفاهی قابل توجه ای وجود دارد؟


دراین شهر که این همه  گاهی داد "" خیرین  "" را می زنند ، آیا توان جذب کمک های خیری برای ساخت یک مرکز شیک  و در خور شان فرهنگیان وجود نداشته است ؟


و اما چند نکته  :

1- برنامه کلینیک فرهنگیان یزد به مدارس ارسال شده است ،  همکاران محترم بیش از آنکه رنج سفر به بزد و حضور در کلیکنیک فرهنگیانش را بر خود هموار کنند ، هر دفعه که گذرشان به میدان بسیج و چشمشان به جمال کلینیک تقریبا تعطیل فرهنگیان اردکان  منور می شود ، تنها و تنها بر سوء مدیریتی حسرت می خورند که نتوانسته است این مرکز را سرپا نگه دارد و در یزد توانسته است !!!!!!


2- مرکز تحقیقات فرهنگیان در حالتی تقریبا تعطیل وجود دارد ، پست و ردیف اداری آن هم از محذوفات وزارتی است که هیچ شانی برای تحقیق و پژوهش فرهنگیان قائل نیست ، پیشنهاد می گردد لااقل این ساختمان را نو نواری کرده و در اختیار کانون بازنشستگان آموزش و پرورش قرار دهند ، هرچند در شایعات تایید نشده ای آمده بود که مجتمعی غیر انتفاعی قرار است از این ساختمان انتفاع ببرد که در جای خود این شایعه محل درنگ و تامل است !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


3- هماهنگی با شهرداری و فرمانداری در خصوص ارائه امکانات رفاهی نظیر کارت رایگان شهروندی و یا استفاده از امکانات رفاهی موجود در شهر به گمانم کار چندان سختی نباشد . همتی عالی می طلبد .


4- همه مسئولان یادشان نرود که دیر یا زود ، شاهین "" شرافت "" بازنشستگی بر دوششان خواهد نشست و تنها چیزی که ازآنها برجای خواهد ماند ، نام نیک و خاطره خدمات صادقانه آنهاست. 


وقتی قرار است همه ما روزی گذرمان به چهار راه سعدی بیافتد ، چه بهتر که از الان برای چهار راه سعدی ، فکری اساسی برداریم .




.


نظرات 1 + ارسال نظر
فرهنگی شنبه 5 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 18:30

متاسفانه در اموزش و پرورش اردکان یک حالت سکون و جمود حاکم شده که باید فکری کرد. که البته دلیلش هم مشخصه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد