امسال وزارت آموزش و پرورش در به ظاهر توصیه نامه ای بس موکد ، برگزاری مراسم تکریم مقام شامخ معلم به صورت متمرکز در مناطق و نواحی را حذف و آنرا واگذار مدارس نموده است.
واما بعد:
1- عزیزان وزارت فراموش نکنند که سنوات قبل هم چندان تکریم های شایسته ای صورت نمی گرفت که اکنون و بی شک در راستای کاستن بار مالی قضیه ، آنرا اینگونه وتو کرده اند.
مراسم های تقریبا تکراری با سین برنامه های تقریبا یکسان و تنها با چند تغییر جزیی ، کل مراسم دهه های اخیر تکریم هفته معلم بوده است.
2- آنچه معمولا دراین مراسم ها همیشه مغفول بوده است ، پژواک صدای رنج معلمین و رساندن آن به گوش بالا دستی ها بوده است. نگاهی به محتوای برنامه های اجرایی سنوات گذشته مبین این مهم فراموش شده است. مراسم هایی که هیچگاه معلمین فرصت پیدا نکردند تا در آن صدای تبعیض های دیگران با آنان را حد اقل در جمع خودمانی بیان کنند.
3- اکنون که این تکریم ها به مدارس واگذار شده است ، به استثناء چند مدرسه که بای نحو کان دستشان به دهنشان می رسد ، اکثریت قریب به اتفاق مدارس اعم از شهر ، روستایی و حتی کپری با کدام بودجه و سرانه می خواهند مراسم تکریم بگیرند. پس اگر امسال به نوعی صورت مسئله کلا پاک شد ، چندان نگران نباشید.
4- گمان می شود ، توصیه نامه امسال ، فتح بابی برای حذف تکریم های صوری از شریف ترین قشر جامعه در سنوات آینده باشد.
5- زیبنده دولت بود که در تدبیری شرافت بخش ، مطالبات معوقه همکاران را به نحو آبرومندی پرداخت نمایند ، نه اینکه حقوق مسلم فرهنگیان اعم از حق التدریس ، حق الزحمه امتحانات سه چهار سال پیش ، حق ازدواج اولاد ، پاداش پایان خدمت و دهها مطالبه به حق اما معوقه را به بوته وعده و وعیدهای سرخرمن سپرده و کاسه شیره به دست ، تنها در ایام هفته معلم ، حرفهای مالی قشنگی تحویل دهند که صد البته تجریه ثابت کرده است که بار مالی چندانی هم ندارد.
6- هرچند ما جامعه خدوم فرهنگی ، اعتبار و شرافت خود و شغل خود را نه به بخشنامه تکریم به دست آورده ایم و نه با توصیه نامه ای از دست می دهیم؛ اما انتظار داریم که برخی از حضرات حد اقل در قد و قامت شعارهایی که برای اهمیت و فضیلت فرهنگیان سرمی دهند ، رفتاری هم طراز با این شعارها داشته باشند.
.