دیر وقتی است که در شهرمان ، میزان تمایل خانم ها به رانندگی افزایشی قابل توجه یافته است. البته به عنوان اصل غیر قابل انکار حقوق شهروندی ، کسی نمی تواند معترض این خواست خانم های محترم شود .
اما نکته مهم دیگری که متاسفانه هم چهره شهرمان را خراب کرده و هم با سابقه مذهبی و فرهنگی شهرمان در تضاد است ، وضعیت ظاهری نه چندان شایسته برخی از خانم هایی است که به دور از شئونات اسلامی ، در شهر به رانندگی مشغول هستند. (ضمن احترام وافر به خانم هایی که واقعا نهایت وقار و متانت ظاهری خود را هنگام رانندگی حفظ می کنند.
بسیار شده است که در نگاه اول ، آدم فکر می کند این خانم با این وضع ظاهری شاید "" اردکانی "" اصیل نبوده و مهمانی از شهر دیگری می باشند ، اما با نگاهی به پلاک ماشین و بعضا لهجه و محل کار و.... طرف ، متاسفانه باید بیذیریم که اینان همشهریان خودمان هستند که ظاهرا ماشین را حریم خصوصی خود تلقی کرده و اینگونه موی در باد ، به رانندگی مشغول هستند.
درکنار این معظل فرهنگی ، به وضعیت نه چندان مطلوب خانم ها در موتور سواری هم اضافه کرد. واقعا گاهی آدم خجالت می کشد خانم ها را با آن وضعیت پشت سر همسرانشان در شهر می بیند.
حقیر شخصا با حریم خصوصی بودن فضای ماشین مخالفم زیرا معتقدم که این چه حریم خصوصی است که به راحتی قابل دیدن بوده و هر رهگذری با انداختن نگاهی می تواند از ماوقع داخل سواری شما اطلاع یابد .نمی دانم ، شاید اینگونه پشت رل نشستن ها هم کلاس دارد و هم افتخار و هم... وگرنه بسیار زیبنده تر می توان رانندگی نمود و از مزایای آن استفاده نمود.
معظلات فرهنگی شهر ، اندک اندک ، بزرگ شده و غیر قابل کنترل می شوند. وظیفه همگان است که در مقام و موقعیتی بکوشند تا "" فرهنگ "" را هم پاس داشته و هم به نسل های بعدی منتقل کنند.
اینگونه اگر شهرمان جلو بروند ، چند سال آینده ..................
مرگم دل ششوهرا چاره ای ندارن بدبختا ...................