این روزها انگار رسانه ملی بر لبه تیغی بس خطرناک راه می رود ،لبه ای دو سویه ، یک سو جذب مخاطب و حفظ آن با ساخت سریالی طولانی و تاریخی و از سوی دیگر القاء برخی مضامین که خواه ناخواه از بطن این سریال به خانه مخاطبان سرک می کشد.
آری :
آنانی که این شب ها به تماشای طولانی ترین سریال تاریخ تلویزیون ایران نشسته اند ، اگر سن و سالی از عمرشان نگذشته باشد ، شاید در مورد آنچه این سریال روایت می کند ، دچار نوعی قضاوت نه چندان شایسته می شوند.
پیامک ها و طنزهایی که بعد از نمایش هر قسمت از سریال "" کیمــــــــــــــــــــــــــــیا " که به دنیای مجازی وارد و صادر می شود ، به خوبی مبین این مهم است که شاید رسانه ملی نتوانسته است به نحو تمام عیار از سناریوی این سریال استفاده وافر را ببرد.
به راستی این روزها که اهالی سریال در خرمشهر خود را در جنگی نابرابر با دشمن بعثی وارد ساخته اند ، آیا مخاطبان نوجوان و جوان این سریال درک درستی از آغاز جنگ ، اشغال و فتح خرمشهر خواهند داشت ؟؟ آیا همه مظلومیت مردم آن دیار وخون پاک بزرگانی چون شهید محمد جهان آرا توانسته است خود نمایی کند و یا تنها چند بازیگر حرفه ای جای آنان را پر کرده اند ؟
آیا به راستی وجود یک ماشین پر از چند شمش طلا و چند سند به اصطلاح ملی یک واقعیت تاریخی در جنگ خرمشهر بوده است و یا یک سکانس جذب تماشاگر ؟؟ اگر تحریف تاریخ حصرو اشغال خرمشهر است که جای بسی تاسف دارد واگر واقعیت تاریخی چرا تاکنون در هیچ منبع و کتابی از آن نامی برده نشده بود ؟
ساخت یک سریال تاریخی آنهم از نوع معاصر هم فرصت است و هم تهدید . فرصت از آن جهت که می تواند زوایای تاریک یک حادثه تاریخی را تبیین سازد و تهدید از آن جهت که در القائات خود به مخاطب ، سوتی های می دهد که تاریخ را تحریف شده نشان می دهد .
همچنانکه در خصوص وضعیت حجاب این سریال قبل از انقلاب خیلی ها در مقایسه با وضع کنونی جامعه قضاوت دیگری داشتند که بماند.
خرمشهر را """ خدا "" آزاد کرد . این جمله تاریخی از امام راحل به خوبی نشان می دهد که در ورای همه مبارزات مردم حق طلب ایران اسلامی ، چیزی جز اخلاص و عنایت ویژه حضرت حق نبوده است.
فراموش نکنیم که نسل های بعدی ، وقتی از یک حادثه تاریخی هیچ ذهنیتی ندارند ، بسیار ساده همه آن ابهت و زحمات را فدای چند سکانس عشق و عشقبازی و .... می کنند.
به گمانم رسالت رسانه ملی در این خصوص بسیار سنگین است. بسیار