اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی

اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی
نظرات 2 + ارسال نظر
رز آبی چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 15:56

صد دانه یاقوت با دست بسته
در بین تابوت با جسم خسته
خیلی غریب است یاقوت در خاک
او آسمانی است فرزند افلاک
یاقوتها را در خاک و خاشاک
دستی نهان کرد از قوم ضحاک
یاقوتها را در خاک می کاشت
افسوس یاقوت جان در بدن داشت
او خاک می ریخت او دست و پا زد
نه دست و پا نه ! انگشت و پا زد
حیف است رحمی رویش چه زیباست
اهل زمین نیست غواص دریاست
سرخ است و گلگون نامش شهید است
با استخوانی از ره رسیده است

فانوس خیس پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 02:48

چند وقت پیش ﯾﻜﯽ ﺍﺯ ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﺎﻝ ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ میلیارد ناقابل برداشت..

و اون یکی دوازده هزار ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ تومن.. ﮔﺮﻓتن ﻭ ﺭفتن..

و ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺮنگشتن! والان یکی دیگه 94هزارمیلیارد..

سی ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ، ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ میخواستن با جونشون

ﻣﻌﺒﺮ ﺑﺎﺯ ﻛنن یکیشون ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡ ﻛﻪ ﺭﻓﺖ ﺑﺮﮔﺸﺖ

همه فکر کردن ترسیده ! ﭘﻮﺗﯿﻦ ﻫﺎﺵ ﺭﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:

"ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯ ﺗﺪﺍﺭﻛﺎﺕ ﮔﺮﻓﺘﻢ، ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﺎﻟﻪ" ﭘﺎﺑﺮﻫﻨﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ...

کجایند مردان بی ادعا

کجا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد