اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی

اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی

مرغ همسایه

برخی از مسئولین شهر اردکان که به اندک دستمال  نقد و انتقادی چنان قصریه را به آتش می کشند که بیا و ببینن  

  

اکنون همه این مسئولین خاصه   

 

 

1- جناب آقای تابش نماینده محترم 

 

2- جناب آقای اسمعیلی  فرماندار محترم 

 

3- جناب آقای میرمحمدی استاندار محترم 

 

را به خواندن این روزنوشت  "" توفانی "" دعوت می کنم  

 

بفرما اینجا  

 

 

نکند مرغ همسایه یزدی ما غاز است و مال ما خروس !!!!!!!! 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
... دوشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 13:11

باسلام برای دیدن سایت شهروند اردکان به چه ادرسی باید برویم ادرس قبلی ارور میدهد

سلام
ظاهرا دامنه ثبت شده کلا از دسترس خارج شده و دوستان در حال چاره اندیشی هستند

ابوالفضل عامری دوشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 14:13

هوس گونی کردی

وبگرد تنها سه‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 14:39 http://yazdfarda.com/news/1393/03/89025.html

کاش ما هم به جای انتقادات توخالی از مسولان و غیرمسئولان، گاهی نیز توان و جرات دفاع از آنها را داشته باشیم/

با اجازه شوقی ها:آقای استاندار لطفا استعفاء دهید

http://yazdfarda.com/news/1393/03/89025.html

یزدی سه‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 16:29

واقعا جای تاسف دارد که بعضی افراد بدون هیچ شناختی دست به قلم شده و به بدگویی از دیگران می پردازند. تا کور شود هر آن که نتواند دید

یک نویسنده اردکانی چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 09:05

این مطلب را برای آقای به اصطلاح نویسنده وبی ادب سوق والسعرا نوشتم خواهشا آن را نمایش دهید.با تشکرسلام .مطلب شما را خواندم وبا یک رب المثل ناب شروع می کنم "نیش عقرب نه ازره کین است اقتضای طبیعتش این است."واما شما وامصالهم عین صهیونیست ها که تحمل هیچ نژادی را ندارید تحمل هیچ کس جز..... ها را ندارید.بسیارخوشحال شدم که مکنونات ذهنی ونژادی خود را نشان دادید وبه نوعی عقدها وگره های عصبیت قومی خودت را خالی کردی وبه قولی: "اب که سربالا می رود قورباغه ابوعطا می کند"!ازبه نوعی ازشماها توقع دیگری نمی توان داشت باید دربازارخان دنبال طلا گشت ودردروازه قصاب ها ومیرچخماق شکمبه وسیرابی ومانیز چنین دیدیدم ازمغازه چیلونگری زر بیرون نخواهد آمد.....وروانشاناسان به این جورافراد که خودشان را با بیحرمتی دیگران شاد میکنند سادیسم می نامند پس اگرسادیسم نداری وونژادپرست نیستی حرمت افراد وجایگاه انان وازهمه مهم ترقلم وحریم آن را حفظ کن.ودرپایان ..گربدی گفت حسودی ورفیقی رنجید/ گوتوخوش باش که ما گوش به احمق نکنیم .باش تا صبح دولتت بدمد/

[ بدون نام ] یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 17:57

این اندک انتقاد که این همه داد بیداد ندارد.
آقایان اگر در زمان عبید زاکانی یا سیف فرغانی بودند چه میکردند. حتما بندگان خدا را خارج شده از دین اعلام میکردند و حکم به سنگسار کردنشان میدادند. و یا اگر در صد سال و اندی پیش بودند برای شرکت در مراسم دوختن لب فرخی یزدی نام نویسی میکردند.

(کمی جنبه انتقاد پذیریمان را بالا بریم اشکالی ندارد)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد