اردکان من
آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزیاردکان من
آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزیدکه حاجی محمود
در اردکان ، خیلی ها حاجی محمود را می شناسند. البته ناگفته نماند که هرکسی به چیزی اورا می شناسد.
.
مردپا به سن گذاشته ای که علیرغم گذشت 60 سال از عمرش ، همچنان همچون یک جوان در کارش پرانرژی و خستگی ناپذیر است ومحال است کمی با او باشید و خنده ای روی لبانش نبینید.
درعصری پاییزی فرصتی دست داد تا مهمان حاجی محمود حیدری در دکه اش باشم . آری میدان پانزده خرداد اردکان و تنها دکه مطبوعاتی شهر
به روال همیشگی اردکان من ، ماحصل این مصاحبه را تیتروار و خلاصه شده می خوانید. امیدکه یادی ازاین مرد زحمت کش عرصه فرهنگ و خبر ، جبران بخشی از زحماتش را بنماید.
دقیقا سی سال ویک روز برای آموزش و پرورش خدمت نمود. ازمدرسه مرحوم دکتر محبوبی که الان ساختمان سپاه می باشد ( انتهای خیابان آیت الله خامنه ای ) تا دبیرستان شهید انصاری که خدمتش را در آنجا تمام نمود.
بهترین دوران خدمتش را دوران هشت ساله دبیرستان ماندگار شرف عنوان کرد و بهترین و ماندگار ترین خاطره اش ازشرف آن روزها را بدرقه دانش آموزان اعزامی به جبهه های جنگ می داند.
خودش اعتراف کرد که 38 سال در کار مطبوعات بوده است . آری 38 سال برای خیلی ها یک عمر است.
هرچند از پیش ازانقلاب هم سری درمیان اهالی زحمت کش عرصه مطبوعات داشته است اما تحویل گرفتن توزیع روزنامه کیهان در حوالی سال 1358 از آقای سپهری را سرآغاز فعالیت جدی خود در اردکان می داند.
اولین کیهان هایی که حاج محمود توزیع می کرده 4 ریالی بوده است که با هزینه توزیع ،به قیمت 5 ریال به دست مردم می رسیده است.
بعد از انقلاب و بعد از تاسیس حزب جمهوری اسلامی در اردکان به دبیری حاج محمود حیدری (مقیم تهران ) و قائم مقامی آقای علی سپهری ، حاج محمود هم فعالیت سیاسی خود رااز خیابان شهید قانعی اردکان رسما شروع می کند.
اواکنون نمایندگی بیش از 300 عنوان نشریه ، روزنامه و مجله را اخذ نموده است.
بهترین خاطره کاری: تیتر کیهان که : امام آمد
تلخ ترین خاطره کاری : خواندن تیتر رحلت امام (ره)
حاج محمود از مشکلات فراروی شغلش هم گفت :
انتظار همراهی بیشتر مسئولین شهر مخصوصا اهالی ارشاد و فرمانداری هرچند صادقانه حمایت فرماندار دوران اصلاحات اردکان را در زمینه نشریات ستود اما دلش هم جاهایی از برخی دوستان پربود که بماند.....
او خود را در آوردن و فروختن نشریات فراجناحی می داند و دلیل این امر را می توان از روزنامه های متنوعی که روی دکه پهن است فهمید.
چند واژه از او پرسیدم و خواستم تا اولین چیزی که به ذهنش خطور میکند بیان کند:
روزنامه : ولایت
تیتر اول: ولایت پذیرباشید
زیباترین عکس : تمثال شهدا
خبرنگار: ایثارگر
اهل قلم : متعهد
اردکان : نگین کویر ایران/ شهر سخت کوشان
در اردکان خیلی ها حاجی محمود را با اسامی مستعار دیگری نظیر حاجی ناطق می شناسند. روی سخنم را به وقایع دوم خرداد 76 و رقابت سید محمد خاتمی و علی اکبر ناطق نوری تغییر دادم. روزهایی که حالا دیگر فقط یک خاطره بود وبس
خاطرات زیادی از آن روزهای پر رقابت داشت اما وقتی از او خواستم تا بگوید کدامیک بیشتر برایش ماندگار شده است گفت :
1- پرتاب ترقه توسط یکی از دوستان به ستاد
2- نگهبانی شبانه روزی نیروی انتظامی از مغازه حاجی محمود در ایام انتخابات ( لازم به ذکر است که مغازه حاجی همان ستاد آقای ناطق بوده است )
اما اکنون 16 سال از آن روزها گذشته است و حاجی محمود خود را طرفدار کسی می داند که بیش از هر کس دیگری به نظام مقدس خدمت کرده و در راه رهبری گام بردارد.
ظهور دوم خرداد از منظر شغل مطبوعاتی حاجی نقطه عطفی به حساب می آید ، آمار فروش مطبوعات در آن سالها و مقایسه آن با الان به خوبی نشان می دهد که فضای باز سیاسی آن سالها و تمایل مردم به مطالعه و خرید نشریات در چه حدی بوده است. به هرحال اگر دوم خرداد برای حاجی محمود در شغلش آب نداشت ، نان خوبی داشت!!!!
اما اکنون و آمار فروش روزانه دکه حاجی :
جام جم : 150 نسخه
همشهری: 100 نسخه
ایران :150 نسخه
کیهان:100 نسخه
جمهوری:20 نسخه
بقیه نشریات روی هم : 100 نسخه
پرفروش ترین مجله : خانواده سبز با 100 جلد فروش
ورزشی : خبر و ایران ورزشی از همه بیشتر فروش دارند.
بیشترین قشر مراجعه کننده به دکه : فرهنگیان ، اطبا
بانوان بیشترین مشتری مجلات
تاکنون هیچگونه سرقتی از دکه صورت نپذیرفته است.
بزرگترین آرزوی حاجی: تازنده ام ، مطبوعاتی باشم و در خدمت فرهنگ شهر
وقتی از اوخواستم تا پیشنهادی برای توسعه و ترویج فرهنگ روزنامه خوانی در شهر ارائه دهد ، درد دلهایش از اداره پست و هزینه های زیاد توزیع شروع شد.
وقتی برای نمونه آورد که اداره پست برای توزیع 80 جلد نشریه سیمای اردکان مبلغ 17000 تومان گرفته است تازه فهمیدم که قیمت توزیع بیش از دوبرابر قیمت خود نشریه است !!!!!!!!!!!!
البته در همین حین خداوند شاهدی هم از غیب رساند که یکی ازهمشهریان وقتی برای تحویل گرفتن روزنامه اش آمد به شدت از وضعیت نابسامان توزیع نشریات توسط پست گله مند بود.
حاجی محمود برای رهایی از پرداخت چنین هزینه گزافی خود از ساعت 6 تا 8 صبح ، یکه و تنها روزنامه هایش را توزیع می کند.
حرفهایم به درازا کشیده بود ، البته برای من که بعد از ترک شهید انصاری فرصت همنشینی مفصلی با حاجی نداشته بودم ؛ این مصاحبه بیشتر حکم دیداری دوستانه داشت.
در پایان خواستم تا حرفهای آخرش را بزندکه گفت:
از مردم فهمیم اردکان متشکرم که در این مدت 30 سال او را همراهی نمود ه اند و اظهار امیدواری نمود تا فرهنگ مطالعه در اردکان توسعه یابد.
کار تهیه گزارش من تمام شد اما برخی حرفهای حاجی محمود ، واقعا برایم ماندگار شد، حرفهایی که به دلایلی فرصت بروز دراردکان من هم نیافت .
عمر خدمتش مستدام باد
درود بر حاجی محمود
هرچند هم فکر سیاسی نیستیم و بعضا تنش هم داریم اما این حاجی ناطقی واقعا برای مطبوعات شهر زحمت می کشد