بازمانده آن 18 نفر

به گفته خودش در سنه 1339 در کوشکنو دیده به جهان گشوده است. روزهایی که مزد کارگر  یک ریال اما نان دو ریال  و گوشت کیلویی 6 تومان بوده است !!!!

در خانواده ای که جد در جد همه خدمتگزار و عاشق امام حسین (ع) . همه زحمت کش و کاری

آری:

از هشت سالگی نزد استاد مرحوم  " حسن حسین " به شغلی روی می آورد که اکنون بعد از گذشت قریب  به نیم قرن ، ازمیان همه 18 شاگردی که نزد استادش در اردکان کارآموخته اند ، تنها و تنها او بر آهن تفتیده می کوبد و به فلزسخت ، شکل می بخشد.

آری :

عباس خادم الحسینی را خیلی ها در اردکان می شناسند ، مرد خنده رویی که در یک روز زمستانی میزبان من و دوربینم بود تا به سوالات "از هر دری سخنی" من جواب دهد. آنچه می خوانید و می بینید ماحصل این گفتگو است

عباس از اولین کاری که برایش مزد گرفته است گفت : گرفتن پسته از مغازه حاجی کریم و شکستن آن و همین گرفتن مزد باعت تشویق او به روی آوردن به شاگردی آهنگری شد تا دستش در جیب خودش باشد.

او استاد خودش را ( پدر مرحوم اخوان فرزان ) را آهنگر و خود را چیلونگر نامیدو تفاوت این دو را در نوع محصول ساخته شدبیان کرد . آهنگر بیل ، کلنگ ، تبر و.... می سازد اما چیلونگر داس تیزکنی، کاردک سازی ، میخ طویله سازی و.... می سازد.

از کارش لذت می برد ، دلیلش را زنده کردن ضایعات و تبدیل دوباره آنان برای مصرف اعلام کرد.

تلخ ترین حادثه شغلی اش آتش گرفتن مغازه و سوختن خودش اعلام کرد که یک کمک فنر ماشین در کوره چگونه با انفجار خود ، حسارت بدنی فراوانی را به او وارد کرد.

شاد ترین لحظاتش را عباس خادم الحسینی لحظاتی می داند که جیبش پر از پول است و جلو خانواده سرافکنده نمی باشد. خانواده ای که اکنون با ورود عروس و دامادها 13 نفره شده است.

عباس چیلونگر ماده اصلی سوخت کوره خود را زغال سنگ معرفی کرد که از مشهد خریداری می نماید. او شلوغ ترین فصول کاری خود را فصل پسته ته کنی و زمستان ( به دلیل فروش لوله بخاری و ...) می داند.

استاد عباس از دولتی ها هم گله مند و متوقع بود.  او می گفت ای کاش میراث فرهنگی و دولت در ارائه جواز و بیمه و مسایل آن با این شغل ها که تقریبا رو به نابودی است بهتر رفتار می کردند!!!

از زنجیر بافی اردکان از او پرسیدم . گفت او هرگز زنجیری را نبافته است و حدود 100 سال است کسی در اردکان زنجیری نبافته . استاد عباس دلیل افول این شغل هنری را در اردکان نفرینی می داند که پشت سر جماعت زنجیر باف بوده است می داند. نفرینی که بعد از استفاده از زنجیر مضروب نثار اصل و نسب سازنده زنجیر می نموده است !!!

آری :

یک صبح زمستانی هم با استاد عباس خادم الحسینی گذشت . عباسی که این روزها حتی بچه هایش تمایلی به ادامه شغلش ندارند !!!!!!!

....