والدین متفاوتی برای فصل امتحانات باشید !

بدون تردید فصل امتحانات یادآور دغدغه‌ها و نگرانیهاست. این دغدغه‌ها و نگرانیها محدود به دانش‌آموز نمی‌شود، بلکه فضای خانه و خانواده را نیز در بر می‌گیرد. گویی والدین و اعضای خانواده امتحان دارند...

 

بیشترین میزان عدم توافق ها، ناراحتی ها، تیره شدن روابط، تعارضات، دورشدن و فاصله گرفتن والدین و فرزندان در زمان امتحانات است. این نتیجه، حاصل استخراج نتایج پرسشنامه‌ای است که در آن از والدین و فرزندان آنها درخواست شده بود به این سؤال پاسخ دهند:" چه مواقعی بیشترین اختلافات بین شما بروز می‌کند؟ "
-
-
جالب آنکه پاسخ والدین و فرزندان به این سؤال یکسان بود: «زمان امتحانات» .
 والدین می گفتند: فرزندان حرفها و راهنمایی های ما را نمی‌شنوند،
فرزندان می‌گفتند: والدین تصور می‌کنند ما حرف های آنان را در بار اول نشنیده‌ایم و مدام تکرار می‌کنند، درس بخوان، نمره خوب بگیر، چرا به فکر خودت نیستی، ما خیر و صلاح تو را می‌خواهیم و... گوشهای ما پر است از این حرفها.
-
بدون تردید فصل امتحانات یادآور دغدغه‌ها و نگرانیهاست. این دغدغه‌ها و نگرانیها محدود به دانش‌آموز نمی‌شود، بلکه فضای خانه و خانواده را نیز در بر می‌گیرد. گویی والدین و اعضای خانواده امتحان دارند. دانش‌آموز برای رهایی ، گاه به مطالعه بیشتر روی می‌آورد و گاه درس و کتاب را به کناری نهاده و در برابر آنها سر تسلیم فرود می‌آورد و گاه به هر دوی این رفتارها می‌پردازد.
والدین نیز برای رهایی گاه چاره‌جویی هایی را در پیش می‌گیرند و گاه با تذکرات مداوم دانش‌آموز را به خواندن درسها و مطالعه بیشتر توصیه می‌کنند.
این سؤال بسیاری از والدین است:
" وظیفه آنها در شروع فصل امتحانات چیست؟ "
و " آیا ضروری است والدین خودشان را درگیر مسائل درسی فرزندانشان کنند؟ "
"آیا بهتر است بی‌اعتنا و بی‌تفاوت فرزندانشان را به حال خود رها کنند؟ "  
 
و اما وظایف والدین :

۱) فضایی آرامبخش، شور آفرین و اطمینان بخش بیافرینند.
قطعاً اصلی‌ترین وظیفه والدین ایجاد فضایی صمیمی، دلگرم کننده، فرحبخش و شورآفرین است. چنین فضایی درون محیط خانواده، دغدغه‌ها و نگرانیها را به حداقل می‌رساند، امکان بروز استعدادها را میسر می‌سازد، تواناییهای هوشی و عاطفی فرزندان را گسترش می‌دهد و فرزندان را مسئول و متکی به خود بار می‌آورد.
 
۲) سامان بخشیدن به مسائل و مشکلات اقتصادی در ایام امتحانات
بدون تردید مسائل مالی نقشی در نمرات تحصیلی و موفقیت فرزندان ایفا می‌کنند، سامان بخشیدن مسائل مالی در زمان امتحانات وظیفه‌ای مهم است که باید والدین آنها را جدی بگیرند.
واقعیت آن است که مسائل مالی گاه عرصه را بر والدین تنگ می‌سازد. طبعاً تحمل این مشکلات صبر آنان را سرریز کرده و فشارهایی را به دانش‌آموزان منتقل می‌کند ظرفیت دانش‌آموز محدود است و حساسیت وی زیاد. برنامه‌ریزی اقتصادی در طول سال و به‌ویژه در زمان امتحانات بیشترین کمک به دانش‌آموز است، تا با آسودگی خاطر به مسائل درسی و تحصیلی بپردازد.
 
۳) انعکاس تعدیل یافته فراز و نشیبها
مشکلات همیشه وجود دارند. شاید مشکلات به تنهایی و به خودی خود مهم نباشد مهم چگونگی مواجهه با این مشکلات است.سعی کنید در ایام امتحانات حتی‌الامکان همه مشکلات را به فرزندان منتقل نکنید.
تلاش کنید مشکلات را با همه ابعاد و زوایای نگران‌کننده و طاقت فرسا به آنان بازگو نکنید.  
 
4) پرهیز از اختلافات خانوادگی در حضور فرزندان
فرزندان شما خواه ناخواه از اختلافات شما و همسرتان آگاه می‌شوند. سعی کنید این اختلافات را در حضور آنها دامن نزنید. بیان اختلافات و بازگویی مجدد آنها به همراه القاب تحقیر‌آمیز، جسم و روح فرزندتان را فرسوده می‌سازد. آزردگی خاطر و فرسودگی جسم و روح فرزندتان مجالی برای یادگیری دروس به آنها نخواهد داد.
 
۵) امتحان دانش‌آموز، وظیفه دانش آموز است نه وظیفه والدین
والدین مسئولیتهای خودشان را دارند و دانش‌آموز مسئولیتهای خودش را دارد. امتحان جزو وظایف اوست. این وظیفه فرزند شماست که به موقع درس بخواند، تمرین حل کند. خود را برای امتحان کلاس و امتحان ثلث آماده کند. شما وظایف دیگری دارید. بهتر است هر کسی به وظایف خودش بپردازد.
 
۶) خود را با مدرسه، معلمان، انجمن اولیا و مربیان بیشتر کنید
ارتباط هر چه بیشتر شما با مدرسه و معلمان باعث خواهد شد فرزندتان با دلگرمی بیشتری درسها را دنبال کند. در ملاقات با معلمان و مشاوران از راهنماییها و توصیه‌های آنها حداکثر استفاده را ببرید. به این توصیه‌ها و راهنماییها عمل کنید. در انجمن اولیاء مربیان شرکت مداوم داشته باشید. شما می‌توانید از راهنماییها و تجربه‌های دیگر والدین در مورد فرزندشان استفاده کنید، اطلاع یابید چه کارهایی به سود فرزندان است و چه کارهایی بی‌نتیجه است.
 
۷) محدودکردن رفت و آمدهای خانوادگی
به میهمانی رفتن و میهمانی دادن زیاد، وقت زیادی از شما و فرزندانتان خواهد گرفت. در زمان امتحانات، میزان رفت و آمدها را کم کنید.
 
 ۸) تفریحات برنامه‌ریزی شده را جایگزین سایر فعالیت ها کنید
درس خواندن طولانی و خسته‌کننده به سود فرزندتان نیست. تفریح هر چند تفریحات ساده نظیر گردش در فضای آزاد، کوه، پارک رفتن و... فوائد زیادی برای شما و فرزندتان دارد. غالب این تفریحات هزینه‌های کمتری در مقایسه با یک میهمانی رفتن یا میهمانی دادن بر دوش شما می‌گذارد.
 
۹) در برنامه‌های درسی فرزندتان دخالت نکنید
فرزندان شما بارها و بارها از معلمان، مشاوران و مدیر مدرسه توضیحات فراوانی شنیده اند. تاکیدهای بیش از حد، امر و نهی‌های مکرر، سرزنش، دستورات شما در موقعیت دشوار امتحانی از سوی فرزندتان به عنوان دخالت تلقی می‌شود. اگر فرزندتان تصمیم گرفته به میزان اندکی مطالعه کند، مطمئناً با امر و نهی شما همین میزان اندک مطالعه را نیز انجام نخواهد داد.
 
۱۰ ) در فرصتهای مناسب، فرزندتان را تایید و تشویق کنید
با تشویق و تایید فرزندتان حس عجیبی در وی رشد می‌کند. او احساس می کند که قدرت عجیبی پیدا کرده است. قادر است بیشتر مطالعه کند، تمرین کند، یاد بگیرد، یادگیری برایش جالب و شورانگیز خواهد شد. شما می‌توانید در لحظه‌ای که موفق به حل مسئله‌ای شده است، یا در حال مطالعه است و شما از در وارد می‌شوید، در لحظه‌ای که به پاکنویس مطالب درسی می‌پردازد و حتی لحظه‌ای که کتابهایش را با نظم خاصی جمع و جور می‌کند. او را تحسین کنید. یک جمله کوتاه کافی است «می‌بینم به دفتر و کتابهایت سرو سامان داده‌ای»، «وقتی دیدم داری مطالعه می‌کنی خوشحال شدم» لحن گرم و صمیمی شما بر تایید و تشویق صد چندان می‌افزاید. سعی کنید احساس خودتان را به او بازگو کنید.
 
۱۱) از تحقیر، سرکوب کردن و طعنه‌زدن جداً بپرهیزید
بدون هیچ تردیدی کلمات ناراحت کننده، طعنه‌آمیز و ریشخندکننده اجازه فعالیتهای مفید را از فرزندتان سلب می‌کند. آیا شما خودتان حاضرید طعن، نیشخند، کلمات تحقیرآمیز بشنوید و با وجود این، کاری مثبت و سازنده انجام دهید. کاهش کلمات منفی و تحقیر‌آمیز باعث افزایش موفقیت فرزندتان خواهد شد.
 
 ۱۲) شنونده صمیمی حرفها و شکایت های فرزندتان باشید
همیشه اوضاع بر وفق مراد نیست. گاه دانش‌آموز از درسی تنفر دارد گاه نسبت به رفتار معلمی اعتراض دارد یا از یادگیری درسی عاجز است. در بیشتر این مواقع فرزندتان، راهنماییهای شما را نمی‌خواهد، او به دنبال گوش شنوایی است.
به دنبال آن است که کسی حرفهایش را بشنود و قضاوت نکند. او با دردل‌کردن احساس سبکی خواهد کرد. در چنین موقعیتهایی به استقبالش بروید. از قضاوت کردن درباره حرفهایش جداً بپرهیزید.
از توصیه کردن اجتناب ورزید. وظیفه شما فقط شنیدن است. حرفهایش را بپذیرید، سعی کنید احساس او را درک کنید، مطمئن باشید همه چیز به خیر و خوشی خواهد گذشت. 
-
اعلام آماده باش برای شب های امتحان !
با فرا رسیدن خرداد ماه و نزدیک شدن به فصل امتحانات بین دانش آموزان و حتی اولیای آن ها و معلمان جنب و جوش خاصی دیده می شود. در این میان دانش آموزانی که با برنامه ریزی قبلی و در طول سال تحصیلی به مطالعه درس های خود پرداخته اند دغدغه کمتری نسبت به دیگران دارند و می توانند با سپری کردن روزهای امتحان، نتیجه خوبی را برای خود رقم بزنند. اما بعضی از آن ها که از قافله تحصیل بازمانده اند و فقط در کلاس درس حضور فیزیکی داشته اند روزهای سختی را در پیش خواهند داشت.
 
 یک دانش آموز مقطع متوسطه در این باره می گوید:
طی یک ماه گذشته معلم ریاضی و زیست شناسی با مرور کردن کتاب درسی و برگزاری آزمون، آمادگی بیشتری برای من و هم کلاسی هایم فراهم و اشکال های درسی را برطرف کردند.
«کاظمی» می افزاید: متأسفانه بقیه معلمان این فعالیت را نداشتند حتی بعضی از آن ها تدریس کتاب درسی را به سختی به پایان رساندند و فرصتی برای آماده کردن دانش آموزان برای شرکت در امتحانات نداشتند.
 
دانش آموز دیگری هم با اشاره به اضطراب و نگرانی بیش از حد خود با نزدیک شدن به امتحانات پایان سال اظهار می دارد: با شنیدن نام امتحان استرس تمام وجودم را فرا می گیرد و حتی اگر از درس های ساده ای که توانایی زیادی در آن داشته باشم امتحان گرفته شود باز هم احساس دلشوره دارم.«معمری» اضافه می کند: والدینم از همان دوران کودکی ام موجب شده اند امتحان را مانند غولی در نظر بگیرم و همواره از آن بترسم و این امر هنگامی که سر جلسه امتحان می نشینم بیشتر و موجب کاهش تمرکز فکرم می شود.
 
یکی از دانش آموزان نیز با بیان این که هنوز هم والدین و معلمان نتوانسته اند هنگام برگزاری امتحانات آرامش خاطر بدهند عنوان می کند: مقایسه دانش آموزان ، ترساندن از شکست تحصیلی و توقع بی جا و بیش از توان آن ها برای درس خواندن، دغدغه و استرس زیادی ایجاد می کند.
«محمدزاده» می افزاید: شب امتحان برای من یکی از شب های دلهره آور و تنش زا بوده است و همیشه در این موقع از سال از سوی خانواده خود سرزنش می شوم.
 
دانش آموز دیگری هم اظهار می دارد: محل برگزاری امتحان باید تهویه و دمای مناسب و نور کافی داشته باشد و صندلی هایی که برای دانش آموزان در نظر گرفته می شود استاندارد باشد.
«رحمانی» ادامه می دهد: متأسفانه رفت و آمدهای اضافه مراقبان جلسه و گاهی پچ پچ های آن ها مانع تمرکز حواس دانش آموزان می شود ضمن این که در بعضی از مدارس به علت کمبود فضا، جای مناسبی برای برگزاری آزمون ها در نظر گرفته نمی شود.
 
 «کمالیان» دانش آموز دیگری است که از وضعیت برنامه امتحانی گلایه می کند و می گوید: برای بعضی از درس ها که ظاهر آسانی دارند هیچ تعطیلی در نظر گرفته نشده است و باید در فرصت کم، حجم بالایی از مطالب حفظ شود.وی می افزاید: نبود تعطیلی بین امتحان درس های سخت موجب کم خوابی یا بی خوابی می شود و در نتیجه خستگی روحی و جسمی برای فرد ایجاد می کند.
 
 یکی از معلمان هم تصریح می کند: هر سال با توزیع ورقه های مشابه امتحان بین دانش آموزان و مرور کردن درس ها سعی می کنم آن ها با محیط و نحوه برگزاری آزمون آشناتر شوند و این امر در کاهش اضطراب بسیار مؤثر است.
«اخوان» می افزاید: 15 تا 20 درصد افت تحصیلی دانش آموزان به دلیل استرس و اضطراب در جلسه امتحان است و معلمان و والدین در کاهش یا افزایش این مشکل، نقش مهمی دارند.

وی با بیان این که توجه به نمره و تنبیه بدنی اثر مخربی بر روان دانش آموز دارد و موجب ترس بیشتر آن ها از امتحان می شود اظهار می دارد: شرکت در امتحان های پایان سال تحصیلی و موفقیت در آن آرزوی قلبی تمام دانش آموزان و والدین است اما آن ها باید بدانند که برگزاری آزمون فقط به دوران تحصیلی خلاصه نمی شود بلکه ممکن است افراد سال ها در امتحان های مختلفی شرکت و در نتیجه باید اضطراب را از خود دور کنند.
وی معتقد است: تکرار کردن جملاتی مانند چند بار دوره کرده ای ، چقدر آموخته ای ، چه نمره ای می گیری ، وقت کافی برای مطالعه نداری و باید به طور مداوم بخوانی ، فقط اضطراب امتحان به وجود می آورد بدون آن که نتیجه مثبتی به همراه داشته باشد.
 
یکی دیگر از معلمان نیز بیان می کند: محیط خانه باید در ایام امتحان از تنش و مشاجره ها دور باشد و رفت و آمدها و مهمانی ها به حداقل کاهش یابد تا دانش آموز بتواند با تمرکز حواس و در محیطی آرام مطالعه کند.
«رحیمی» ادامه می دهد: بعضی از اولیا در فصل امتحان، فرزندان خود را برای مطالعه بیشتر تحت فشار قرار می دهند در حالی که باید از ابتدای سال تحصیلی آن ها را به درس خواندن ترغیب می کردند.
وی می گوید: هر یک از دانش آموزان استعداد و توانایی های خاصی دارند بنابراین انتظار والدین و معلمان باید براساس آن باشد تا دانش آموز بتواند به راحتی و به دور از اضطراب در جلسه های امتحانات پایان سال تحصیلی شرکت کند.
وی اضافه می کند: در مدت خدمت خود در آموزش و پرورش، بارها شاهد افت فشار، تهوع، سرگیجه، لرزش و حتی گریه دانش آموزانی بوده ام که به علت ترس از امتحان دچار آن شده اند که بیشترین عامل آن را والدین می دانم.
 
کارشناس مسئول تغذیه اداره کل آموزش و پرورش خراسان شمالی می گوید: بعضی از دانش آموزان هنگام امتحانات از قرص ریتالین که به نوعی مواد مخدر محسوب می شود استفاده می کنند تا این دارو به آن ها کمک کند بیشتر بیدار بمانند و درس بخوانند.
«سعید ملکشی» می افزاید: کارشناسان بهداشت توصیه های متعددی در این خصوص به دانش آموزان ارائه داده اند و آن ها را از عوارض این دارو مطلع کرده اند.
وی اظهار می دارد: دانش آموزان شب امتحان باید شام سبک و کم حجم بخورند و مصرف میوه نیز به دلیل اثر مثبت بر سوخت و ساز بدن توصیه می شود.
وی می افزاید: مصرف غذاهای شیرین، مواد دارای گلوکز، فسفر ، غذاهای دریایی ، عسل ، خرما و کشمش در این ایام ضروری است.
وی با بیان این که دانش آموزان باید در ایام امتحانات از مصرف تنقلاتی که ارزش غذایی ندارد جلوگیری کنند می گوید: خوردن دوغ و ماست موجب خواب آلودگی می شود و از این رو دانش آموزان قبل از امتحان از خوردن آن جلوگیری کنند.
وی با تأکید بر صرف غذاهایی که آسان هضم می شود ادامه می دهد: دانش آموزان می توانند با رعایت رژیم غذایی در ایام امتحانات، موفقیت بیشتری کسب کنند.
وی تصریح می کند: مربیان بهداشت و بهداشت کاران نکات لازم را در خصوص نحوه تغذیه مناسب به دانش آموزان ارائه می دهند و آن ها می توانند از راهنمایی های مربیان بهداشت مدرسه خود بهره مند شوند.
 
کارشناس مسئول مشاوره اداره کل آموزش و پرورش خراسان شمالی هم معتقد است: نظام آموزشی کشور به دلیل نتیجه محور بودن، موجب اضطراب آور شدن امتحان شده است به طوری که بسیاری از دانش آموزان هنگام امتحان دچار استرس و اضطراب می شوند.
«هوشنگ جعفرزاده» با بیان این که نتیجه امتحان دانش آموزان برای والدین و آموزش و پرورش مهم است ادامه می دهد: از این رو اولیای دانش آموزان با نزدیک شدن به فصل امتحان حساس می شوند و با صحبت کردن و سخت گیری های متعدد زمینه فشار و اضطراب را برای آن ها فراهم می کنند.
وی عوامل اجرایی مدرسه را نیز در افزایش اضطراب امتحان بین دانش آموزان مؤثر ذکر می کند و می گوید: والدین و معلمان باید در ایام امتحانات با دانش آموزان همکاری بیشتری داشته باشند، آن ها را به درس خواندن تشویق و از سرزنش کردن خودداری کنند، در پایان هر امتحان دانش آموز را مورد بازخواست قرار ندهند و در پایان تمام امتحانات نتیجه را پی گیری کنند.
وی با اشاره به این که سخت گیری بیش از حد عملکرد دانش آموزان را کاهش می دهد و به ضرر آن هاست می افزاید: تغذیه و استراحت مناسب و کافی در موفقیت دانش آموزان در امتحانات مؤثر است.
وی در خصوص محل برگزاری امتحان نیز اظهار می دارد: یکی از عواملی که هنگام امتحان موجب استرس و اضطراب دانش آموزان می شود محل و شیوه برگزاری آزمون است، بنابراین مکانی که برای این امر در نظر گرفته می شود باید دارای نور مناسب، صندلی های راحت و محیطی ساکت باشد تا دانش آموزان بتوانند با تمرکز بهتری به سؤال ها پاسخ دهند. ضمن این که عوامل اجرایی آزمون باید علاوه بر فراهم کردن محیطی امن و به دور از هر گونه سر و صدا، با آن ها برخورد مناسبی نیز داشته باشند.
 
 «جعفرزاده» در پاسخ به این سؤال که چرا فاصله زمانی بین امتحان بعضی از درس ها رعایت نمی شود تصریح می کند: دانش آموزان نباید درس خواندن را به شب امتحان موکول کنند در حالی که بیشتر آن ها در ایام تعطیل مطالعه چندانی در خصوص مرور کردن درس هایشان ندارند و فقط در روزهای امتحان درس می خوانند و این نوع درس خواندن مورد تأیید نیست و این دسته از دانش آموزان عملکرد خوبی نخواهند داشت.
وی ادامه می دهد: اگر دانش آموزان با برنامه ریزی مناسب و در طول سال تحصیلی درس های ارائه شده را مطالعه کنند برنامه امتحانی که بیشتر به شکل یک روز در میان تدوین می شود برای آن ها مشکلی به وجود نخواهد آورد.وی خاطر نشان می کند: اضطراب امتحان بیشتر بین دانش آموزان راهنمایی و متوسطه به خصوص در امتحانات هماهنگ دیده می شود و در مقطع ابتدایی با اجرای طرح ارزشیابی توصیفی طی چند سال گذشته این مشکل در حال برطرف شدن است.
 وی می افزاید: طرح ارزشیابی توصیفی یکی از راه های برطرف کردن اضطراب دانش آموزان است و معلمان باید از نحوه اجرای این طرح اطلاعات کافی داشته باشند. 
 
 -
ویستا/ خراسان

يادگيري مهارتي که بعضي وقت ها از نان شب هم ضروري تر مي شود

 

يادگيري مهارتي که بعضي وقت ها از نان شب هم ضروري تر مي شود

 

«حالا چند دقيقه ديگر بنشين. نترس، دير نمي شه!»، «قربون دستت اين بچه ما را چند ساعت نگه دار تا ما از خريد برگرديم»، «نمي شه، اصلا حرفشو نزن! بايد امشب به مهموني بياي وگرنه دلخور مي شم»، «امشب با خانواده جاي مهمي دعوت هستيم. قربونت ماشينت رو دو ساعت قرض بده»و....

 

بدون شک همه  ما بارها و بارها در زندگي با خواسته هايي اين چنيني از سوي دوستان و آشنايان برخورد کرده ايم که گاهي به دليل عدم تمايل روحي و يا قرار داشتن در موقعيتي خاص، از ته قلب آرزو کرده ايم که اي کاش چنين چيزي از ما خواسته نمي شد! پاسخ شما در اين گونه مواقع چيست؟ آيا جرات مي کنيد با صراحت تمام در جواب درخواستي که مطابق ميل تان نيست، «نه» بگوييد؟ وقتي در يک جمع قرار مي گيريد چطور؟ به خود اجازه مي دهيد نظراتي را که با آن مخالف هستيد رد و نظر خود را بيان کنيد؟ يا اينکه مانند بسياري توي رودربايستي گير مي کنيد و با کراهت البته با يک لبخند مصنوعي به اين خواسته ها جواب مثبت مي دهيد؟

يکي از مخاطبان ما نيز به همين مشکل دچار است، او در پيامکي براي ما نوشته: « خانمي 29 ساله هستم، برادر و خواهرم هميشه فرزندان شان را نزد من مي گذارند تا بتوانند به کارهاي خود برسند و من برخلاف ميل باطني خود، نمي توانم به اين درخواست نه بگويم!»

اين پيامک را با دکتر مسعود خاکپور در ميان گذاشتيم تا اين روانشناس از مهارت «نه» گفتن براي مان بگويد:

يادگيري اين مهارت ضروري است

هيچ فردي نمي تواند ديگري را برخلاف ميلش به انجام کاري وادار کند. اين موضوع که بدون درنظر گرفتن ديگري، از او کاري خواسته شود نه اخلاقي است نه انساني. هر کسي زندگي خودش را دارد و بايد براي آن برنامه ريزي کند. وقتي ما توان و مهارت «نه» گفتن به ديگران را نداشته باشيم، بنابراين ديگران ياد مي گيرند که براي رفع همه نيازهاي منطقي و غير منطقي شان از ما استفاده کنند.گاهي وقت ها خيلي از آدم ها چوب رودر بايستي شان را با ديگران مي خورند، در صورتي که اگر از همان اول کار بتوانند«نه» بگويند خودشان و اطرافيانشان را از شر خيلي مسائل راحت مي کنند. البته نه گفتن هم مثل هر کار ديگر، راه و روش خاص خود را دارد.

 

اگر مي خواهيد «نه» بگوييد

در واقع خيلي از ما طوري بزرگ شده ايم که دائم سعي مي کنيم ديگران را راضي و خوشحال نگه داريم و با نگفتن اين کلمه دو حرفي، با تصور اينکه داريم ديگران را خوشحال مي کنيم، خود را گرفتار عواقب و پيامدهاي سنگين نگفتن «نه» يا همان گفتن «بله» نابجا، مي کنيم. در حالي که راه هاي ديگري براي راضي نگه داشتن و خوشحال کردن ديگران وجود دارد. محبت کردن، درک کردن، مشورت دادن، راهنمايي کردن، در سختي ها همدم و ياور بودن، حتي يک لبخند و بسياري راه هاي ديگر براي خوشحال کردن افراد وجود دارد و هيچ نيازي نيست با «بله» گفتن هاي کاذب، علاقه و توجه ديگران را جلب کنيم.به همين دليل، »نه» قدرتمندترين و از ضروري ترين کلمات در زبان امروز است که البته براي بسياري از مردم سخت ترين کلمه است. چرا که ما از نتيجه «نه» گفتن و از دست دادن ارتباط خود درهراسيم، پس دوست نداريم که «نه» بگوييم. «نه» گفتن مبارزه اي است بين علايق شخصي ما و تمايل به ادامه ارتباطاتمان. اما آيا ما مي توانيم نه بگوييم و هنوز ارتباطاتمان سر جاي خود باشد؟ پاسخ مثبت است. کافي است قدم هاي زير را برداريد:

 

فکرکردن به موضوع

وقتي کسي از شما درخواستي مي کند، هميشه مي توانيد چند دقيقه براي فکر کردن از او زمان بخواهيد و در اين زمان تمام جوانب موضوع را در نظر بگيريد. مي توانيد از روش سوال سازي کوتاه درباره مسئله اي که با آن مواجه شده ايد کمک بگيريد و از خود سوالات روشني بپرسيد و جواب ها را هم به همان روش در ذهن خود به تصوير بکشيد. واضح است که شما نمي توانيد بيش از حد توان براي آسايش و رضايت ديگران وقت بگذاريد. به عبارت ديگر، پاسخ مثبت به تمام خواسته هاي ديگران، ديگر وقتي براي شما باقي نخواهد گذاشت تا به اموري که براي خودتان اهميت دارد بپردازيد.

 

گفتن «نه» ايرادي ندارد

اگر در مرحله قبلي، به اين نتيجه رسيديد که گفتن «نه» بهترين پاسخ شما در شرايط موجود است پس با خيال راحت (البته به روشي درست) نه بگوييد و از گفتن آن نگران نباشيد.

 

در نه گفتن قاطعيت داشته باشيد

در هنگام گفتن کلمه «نه» مستقيم در چشم طرف مقابل نگاه کنيد و با صدايي واضح و بلند نه بگوييد، حتي با حرکت سر موضوع را کاملا تاکيد کنيد. اين روش به شما کمک مي کند که خيال خود و طرف مقابل را با قاطعيت تان راحت کنيد. دقت کنيد که بي ادبي کاملا با قاطعيت متفاوت است. شما بايد در رد کردن درخواست ديگران حتما قاطع ولي مودب باشيد. دقت کنيد شما هيچ نيازي به شرح و بسط علت عدم پذيرش خود نداريد. به علاوه نبايد از عدم پذيرش انجام درخواست ديگران احساس گناه کنيد.

 

با بله الکي خود را ضايع نکنيد!

توجه داشته باشيد که اگر بله را در حالي که مي خواهيد نه بگوييد به زبان بياوريد، علاوه بر اينکه از موضع صداقت خارج شده ايد، حسي از بي ميلي و سنگيني براي انجام آنچه عهده دار انجامش شده ايد را نيز خواهيد داشت، در نتيجه فشارهاي مضاعفي را هم در طول انجام عمل متحمل مي شويد. اين همان قيمتي است که شما براي نگفتن يک نه ساده مجبوريد بپردازيد .غير از اين بهاي بي صداقتي خود را هم بايد بپردازيد که البته اين يکي سنگين تر هم هست. البته به اين نکته هم توجه داشته باشيد که مهارت نه گفتن تنها در برابر درخواست هاي غيرمنطقي ديگران کاربرد دارد، در غير اين صورت اگر تمايل به انجام کاري براي ديگران داشتيم بسيار پسنديده است که به وقت نياز به آن ها بله بگوييم و مشکلي از مشکلاتشان حل کنيم.

 

ويژگي افرادي که مهارت نه گفتن دارند

اين افراد در اتخاذ تصميمات خود قاطع عمل مي کنند. اعتماد به نفس آن ها بالاست. برنامه هاي مشخصي را در زندگي دنبال مي کنند، اهدافشان روشن و واضح است و مي دانند که از چه راهي به اهداف خود خواهند رسيد. در مقابل افرادي که توان کافي براي «نه» گفتن ندارند، اعتماد به نفس ضعيفي دارند و به راحتي تسليم ديگران مي شوند. ممکن است اهداف و برنامه ريزي هاي مشخصي نداشته باشند و اگر داشته باشند اهميت لازم را به آن ها نمي دهند. اين افراد معمولا به برآورده شدن خواست ديگران اهميت مي دهند که مي تواند ناشي از ترس آن ها به از دست دادن دوستي ها، طرد شدن و... باشد.

«نه» شنيدن را هم بايد آموخت

«نه» شنيدن آسان است: نه شنيدن هيچ معنايي غير از «نه» شنيدن ندارد! يعني وقتي کسي به ما «نه» مي گويد دشمن ما نيست، قصد بدي ندارد، درحال انتقام گرفتن نيست، ما را تحقير نکرده است و توهين هم نمي کند. فقط مي گويد «نه»؛ مي گويد امکان انجام کاري را ندارد، همين. وقتي «نه» مي شنويد، «نه» را کاملا قبول کنيد: به اطرافيانتان با گفتار و رفتارتان اين پيام را بدهيد که از صداقت آن ها در «نه» گفتن سپاسگزاريد. نرنجيد و ناراحت نشويد. بلکه اجازه دهيد در آينده هم بتوانند با شما صادق باشند. «نه» گفتن طرف مقابل تان را تعميم ندهيد: اگر يک بار کسي به شما گفت «نه»، گمان نکنيد در آينده امکان بله شنيدن از او وجود ندارد و نبايد هرگز از او درخواستي کنيد. بلکه هر انساني ممکن است گاهي «نه» بگويد و فقط گاهي امکان انجام دادن کاري را نداشته باشد. توانايي «نه»گفتن و «نه» شنيدن، هنرمندي مي خواهد . اين هنر را بياموزيد.

نه گفتن به خود

تا به اين جا راهکارهايي را براي «نه» گفتن به خواسته هاي ديگران آموختيم. اما وجه مهم ديگر «نه» گفتن، «نه» گفتن به خود است! هر فرد براي خود در مقاطع گوناگون زندگي، اهدافي را در نظر مي گيرد و بر اين اساس تصميماتي اتخاذ مي کند. به همين دليل و براي عملي ساختن تصميمات خود، لازم است با هر آنچه که در ارتباط با خود مانع عملي شدن تصميمات او مي شود، مبارزه کند. در چنين حالتي فرد بايد به خواسته هاي خود «نه» بگويد تا بتواند به اهداف خود برسد. تصور کنيد فردي را که تصميم گرفته است با اجراي يک رژيم غذايي مناسب، مقداري از وزن خود را کاهش دهد. کاهش دادن وزن هدف اوست که براي رسيدن به آن بايد دست از برخي رفتارها بردارد. زماني که فرد در مقابل وسوسه خوردن يک تکه شيريني خوشمزه مقاومت مي کند، در واقع به خواسته هاي خود جواب منفي داده است، خواسته هايي که با خواسته هاي اساسي تر او منافات دارد.

 منبع:سایت میگنا

 

3 فاکتور مهم مطالعه

وقتي صحبت از درس خواندن مي‌شود، اولين چيزي كه به ذهن مي‌رسد، برنامه‌ريزي است. خيلي‌ها فكر مي‌كنند داشتن برنامه باعث مي‌شود كه لذت‌هاي زندگي محدود شود و يا به عبارتي دست و پاي ما براي انجام آزادانه‌ي كارها بسته شود. اما در واقع اين طور نيست و مي‌توان با داشتن نظم و ترتيب، اولويت انجام كارها را مشخص كرد و سردرگمي و آشفتگي را كاهش داده و كارها را بدون اينكه مشكلي براي ساير فعاليت‌ها به وجود بيايد، انجام داد.
سه فاكتور مهم در درس خواندن عبارت‌اند از:
1- برنامه‌ريزي درسي
2- روش‌هاي مطالعه
3- تقويت حافظه
اصولي كه بايد در يك برنامه‌ريزي مد نظر قرار داد عبارت‌اند از:
توان فيزيكي، توان روحي، برنامه‌ي كلاس و مدرسه، خواب، فعاليت‌هاي فوق برنامه، ضريب هوشي و موقعيت خانوادگي
در حالت كلي دو نوع برنامه‌ريزي داريم:
1- تقويم مطالعاتي (برنامه كلي)
2- برنامه فردي
در برنامه‌ريزي كلي هدف تعيين استراتژي است. يعني اينكه :
- چه درس‌هايي را بخوانيم.
- براي هر يك چقدر زمان در نظر بگيريم.
- چه حجمي از دروس در هر بار خوانده شود.
در هر دو حالت برنامه‌ريزي، بايد اهداف خود را به دو دسته تقسيم نماييم:
1- اهداف كوچك (كوتاه مدت)
2- اهداف بزرگ (بلند مدت)
هدف بلند مدت همان موفقيت در آزمون مورد نظر از جمله كنكور سراسري است. اهداف كوچك نيز بسيار حائز اهميت مي‌باشند. از جمله اهداف كوچك مي‌توان به انتخاب دروس، كلاس، مدرسه، كتاب‌هاي كمك درسي و ...  اشاره كرد.
نكته‌ي بسيار مهم،‌ ايجاد هماهنگي بين اهداف كوچك و اهداف بزرگ است.
اكنون زماني است كه بايد به بررسي مفهومي و درك عمق مطالب پرداخت و سپس با نزديك شدن به كنكور از خواندن تشريحي دروس كاسته و مهارت را در راه‌حل‌هاي كوتاه بالا ببريم.

عوامل مؤثر در نتيجه‌گيري مناسب در كنكور:
1- تعيين هدف: هدف بايد متناسب با شرايط و توانايي‌هاي شما باشد. سپس علاقه و امكانات خود را براي رسيدن به هدف بررسي كنيد.
2- آمادگي روحي و رواني: تلاش كنيد قابليت‌هاي زير را در خود افزايش دهيد:
1- تمركز، 2- قدرت انتخاب، 3- قدرت تجزيه و تحليل، 4- درك موفقيت و 5- زمان سنجي
3- مشاوره‌ي آموزشي: مشاوره‌ي آموزشي اطلاعات صحيحي در مورد كنكور، نمونه سوالات، نحوه‌ي آزمون، ‌انتخاب رشته‌ي صحيح و ميزان مطالعه به شما مي‌دهد.
4- آزمون‌هاي منظم: آزمون‌هاي منظم باعث روشن شدن وضعيت دانش‌آموز و آمادگي بيشتر وي مي‌شوند.
5- اولويت مطالعه‌ي دروس:
دقت كنيد بر روي دروس به ميزان مناسبي وقت بگذاريد كه اين مستلزم آن است كه ميزان آمادگي و مهارت خود را در دروس مختلف بشناسيد.
6- برنامه‌ريزي فردي: هر فرد بايد با توجه به توان و موقعيت خود، برنامه‌اي براي درس خواندن داشته باشد و در اين برنامه‌ريزي بايد يك سري اصول كلي رعايت شود.
- تعداد ساعات كافي براي مطالعه در نظر گرفت.
- زمان مطالعه‌ي هر درس، نزديك به زمان كلاس آن باشد.
- براي دروس مفهومي و حفظي، زمان‌هاي متفاوتي در نظر بگيريد.
- از تراكم بيش از حد در برنامه خودداري كنيد.
- زماني را براي مرور هفتگي در نظر بگيريد.
- بين دروس مشابه، درس ديگري را مطالعه كنيد.
- حجم دروس انتخاب شده، متناسب با زمان مطالعه و اهميت آن باشد.
- به انجام برنامه مقيد باشيد.
- زمان مناسبي براي استراحت خود در نظر بگيريد.

همواره در مطالعه‌ي خود از خلاصه نويسي، علامت‌گذاري و حاشيه‌نويسي استفاده كنيد.

متأسفانه بخش قابل توجهي از توانايي‌هاي ما به هدر مي‌رود، بدون آن كه به اين موضوع توجه كنيم، در پي رقابت و مسابقه با ديگران هستيم. سالم‌ترين، صحيح‌ترين و مؤثرترين نوع رقابت، رقابت انسان با خود است. ما بايد دائماً تلاش كنيم تا قابليت‌ها و توانايي‌هاي خود را بيشتر محقق كنيم.

نویسنده خلیل وکیلی

سوابق تحصیلی درکنکور93

درسهایی ازگاندی


آسیب شناسی نمره بیست


معلم ها 20 را تشویق می کنند، والدین 20 می خواهند، دانش آموزان 20 می آورند، نظام آموزشی بیست ها را تشویق می کند و جامعه بَه بَه و چَه چَه می کند که چه افتخاراتی از شاگردهای با معدل بیست نصیبش شده است. اما متأسفانه یک نکته در این دایره فراموش شده است و آن اینکه دانش آموزان یاد می گیرند همه تلاش خود را بر روی ارزشیابی پایان سال متمرکز نمایند بدون آنکه در طی سالهای تحصیل تفاوتی نسبت به سالهای قبل کنند.


ادامه نوشته

تبریک

جناب آقای سرداری:

انتصاب شایسته شما به عنوان معاونت پرورشی اداره کل آموزش پرورش رابه شما تبریک عرض مینماییم

معلم عزیزدوستت دارم

او را در کلاس درس مسخره می کردند

اما تنها یک نفر می توانست او را نجات دهد

نه از بیماری مهلکش

که 

از سوء رفتار دوستانش

آری

او معلمش بود......






دستور روحانی برای تقدیر از معلم مریوانی


 

تقدیم به همه معلمان عزیزم

معلم و شاگرد؛ یار غار یا كارد و پنیر؟

معلم و شاگرد؛ یار غار یا كارد و پنیر؟

رابطه معلم و شاگردی را تا معلم یا شاگرد نباشی درك نمی‌كنی.
رابطه معلم و شاگردی را تا معلم یا شاگرد نباشی درك نمی‌كنی. معلم، آن تك‌گوی كلاس درس كه گفتار و رفتارش در خاطر بچه مدرسه‌ای‌ها می‌ماند، می‌تواند آدمی مهربان، دلسوز، پیگیر، بی‌اعتنا، سرد و خشن، سلطه‌طلب، جنجال‌آفرین یا دوستی واقعی باشد. از گذشته نیز همین‌طور بوده است، حتی زمان سعدی كه در گلستانش از مكتبخانه‌ای حرف می‌زند كه معلم سختگیر و بدخلق آن‌كه بچه‌ها را به باد كتك می‌گرفت، مریض شد و جایش را به معلمی دلسوز و دانشمند داد كه زبانی نرم و رفتاری پسندیده داشت؛ گرچه شاگردان مكتبخانه قدر او را ندانستند و نتیجه اخلاقی این حكایت آن شد كه تا تنبیه در كار نباشد، شاگرد تربیت نمی‌شود.
حالا هم هر كه طعم مدرسه را چشیده، خاطراتی از هر دو جنس را به یاد دارد كه یا روابطش با معلم حسنه بوده یا ارتباطش با او تیره و تار یا دست‌كم رابطه میانشان رونقی نداشته است. اگر حق اظهار‌نظر را به معلمان بدهیم، برخی از آنها معتقدند اگر ـ در گذشته و امروز ـ رابطه معلم و شاگرد، خوب پیش نمی‌رود علتش سستی و كاهلی دانش‌آموز یا بیرون آمدن پای او از گلیمش است كه او را جسور و گستاخ می‌كند. اما در مقابل، معلمان دیگری هستند كه جانب انصاف را می‌گیرند و باور دارند اگر رابطه میان معلم و شاگرد شكراب می‌شود، علتی جز ناتوانی معلم در برقراری ارتباطی سالم و سازنده با دانش‌آموزان ندارد.
به گفته آنها، در گذشته دانش‌آموزان كلاس مجبور بودند با هر طرز رفتار معلم كنار بیایند چون معلم قدرتی بی‌رقیب داشت كه شاگردان را مجبور به اطاعت می‌كرد، در حالی كه امروز دانش‌آموزانی كه هم باهوش‌تر و هوشیارتر از گذشته‌اند و هم از حقوق انسانی‌شان باخبرترند، نمی‌پذیرند كه مطیع محض معلم باشند و درست به همین علت است كه برخی معلم‌ها گمان می‌برند دانش‌آموزان گستاخ‌تر از گذشته شده‌اند.
این معلم‌ها می‌گویند با بچه‌های دانای امروز نباید جنگید و دستوری با آنها حرف زد، بلكه باید شانه به شانه‌شان ایستاد و در عین حال كه فاصله منطقی میان معلم و شاگرد حفظ می‌شود، معلم باید مهارت‌های لازم را برای برقراری رابطه‌ای دوسویه، سالم و سازنده با دانش‌آموزان نیز بیاموزد.
معلم و 4 نوع پیام
همه آنهایی كه به مدرسه رفته‌‌اند، می‌دانند كه همه معلم‌ها با یك روش با دانش‌آموزان مواجه نمی‌شوند. برخی از آنها به طور مرتب پیام‌های حاوی تحقیر و توهین به سمت دانش‌آموزان مخابره می‌كنند، برخی از آنها حرف‌های نیش‌دار می‌زنند و برخی دیگر مثل كسی كه راه‌حل همه مشكلات را می‌داند، در كلاس ظاهر می‌شود. این سه گروه البته در امر آموزش و پرورش به خطا می‌روند، چون معلمی كه همیشه خود را دانای كل بداند و راه‌حل ارائه كند، باید انتظار روزی را هم داشته باشد كه دانش‌آموز خریدار حرف‌های او نباشد.
معلمی هم كه حرف‌های تحقیر‌آمیز می‌زند و با طعنه زدن‌های مداوم شخصیت دانش‌آموز را هدف می‌گیرد، از كودك و نوجوان در حال تحصیل، انسانی می‌سازد كه خود را فردی مساله‌ساز می‌پندارد و در همان حال حسی منفی نیز نسبت به معلم پیدا می‌كند. اما در جمع معلم‌ها، گروه چهارمی هم هستند كه آموخته‌اند چطور در فرآیند آموزش، پیام‌های درست و اصولی به دانش‌آموزان بدهند و واكنش‌های مثبت از آنها بگیرند، مثل معلمی كه دانش‌آموزش به میان حرف‌های او می‌پرد، اما به جای این‌كه بگوید تو خیلی بی‌ادبی كه وسط حرف من آمدی، می‌گوید من دوست دارم حرفم را تمام كنم.
معلم خوب، رابطه سالم
برای برقراری یك ارتباط خوب، هر دو طرف رابطه باید خوب رفتار كنند. پس اگر انتظار شكل‌گیری رابطه‌ای مطلوب میان معلم و شاگرد داریم، باید هم به معلم و هم به دانش‌آموز نحوه تعامل درست و انسانی را كه در آن حرمت انسان‌ها حفظ شود، یاد بدهیم. در این میان اما وظیفه معلم‌ها سنگین‌تر است، چون آنها هستند كه با رفتار درست یا غلط‌شان محبوب قلب‌ها می‌شوند یا شاگردان را رودر‌روی خود قرار می‌دهند.
یك معلم خوب كسی است كه به دانش‌آموزش برچسب نمی‌زند و از جملات «تو خیلی بی‌مسئولیتی، آدم بشو نیستی، شما همه كله پوكید یا می‌دانم هیچ كدام از شما چیزی نمی‌شوید» استفاده نمی‌كند. یك معلم خوب كه از گفتن حرف‌هایی كه به عزت نفس بچه‌ها لطمه بزند، پرهیز می‌كند، او كسی است كه مهربانی را با سختگیری تركیب می‌كند تا دانش‌آموز بداند سختگیری‌های او نیز از روی محبت است.
معلم خوب به دانش‌آموز حق اظهار‌نظر می‌دهد، به صداهای مخالف گوش می‌دهد و به هیچ دانش‌آموزی دستور نمی‌دهد، چون داشتن این ویژگی‌ها برخلاف تصور معلم‌های سنتی كه گمان می‌كنند مجال اظهار نظر دادن به دانش‌آموز، او را گستاخ می‌كند، سبب می‌شود تا دانش‌آموزان از خصومت و خودسری كردن با معلم دست بردارند. بالاخره این‌كه معلم خوب، دانش‌آموزانش را آن‌طور كه هستند، می‌پذیرد و برای پیشرفت همه آنها تلاش می‌كند نه این‌كه آنها را با الگوی ذهنی خودش تطابق دهد و هركسی را كه از این الگو انحراف داشت، طرد كند.
اگر معلمی به این روش‌های تربیتی متوسل شود، حاصل تلاش‌هایش، داشتن رابطه‌ای صمیمی با دانش‌آموزان می‌شود كه می‌تواند از آنها دو دوست، دو یار غار و دو همدم بسازد؛ تا امروز و از پس هم اگر رابطه معلم و شاگردی در جایی گرم نبوده باید مطمئن بود كه مهارت‌های برقراری رابطه‌ای درست و انسانی در آن محفل وجود نداشته است.

منبع:سایت میگنا