اردکان من

اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی
اردکان من

اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی

یک حادثه ، یک تلنگر

 
این روزها اردکان در حال و هوای ازدست دادن جوانی از جوانان خود است.

اولا :
قبل از هر چیز به رسم ادب ضمن عرض تسلیت به خانواده محترم مومنی و فامیلهای وابسته شادی روح آن مرحوم را از خداوند منان خواهانم.

دوما: اگر نگاهی به سطح شهر داشته باشید ، متاسفانه تعدادسوانح درون شهری اردکان شاید از میانگین کشوری هم بیشتر باشد.
سوانحی که یا جرحی است یا فوتی .چه جرحی باشد وجوانی را از سلامت بدن بیاندازد و چه فوتی باشد که طایفه ای را عزادار نماید، درهر دو صورت به گمانم ، زیبنده این شهر نیست.

سالهاست که همه میگویند تعداد موتورسواران اردکانی که معمولا قریب به اتفاق از قشر جوان بوده ومعمولا هم بدون گواهینامه بوده و هم نه مهارت رانندگی دارند و نه از قوانین پیروی میکنند ، معظلی برای شهرشده است.

هرچند خادمان نیروی انتظامی تمام هم و غم خود را جهت پیشگیری از وقوع حادثه خرج میدهند ، اما به گمانم خودمان هم باید آستین همت بالا زده و در فرهنگ سازی سهیم شویم.

این رویه ادامه پیداکند ، شاید هر روز داغ جوانی بر دلمان نشیند.

سالهاست که بخشنامه های صوری جهت جلوگیری از ورود موتورسیکلت به مدارس ارسال میشود ، اما دریغ از اجرای کامل آن .
البته مدارس هم چندان تقصیری ندارند؛ اگر از ورود وسیله نقلیه دانش آموز به مدرسه جلوگیری کنی ، کوچه پشت مدرسه پارک میکنه و میاد.

از شورای محترم ترافیک شهرستان و شورای عمومی فرهنگ شهر عاجزانه خواهانیم فکر عاجلی اندیشند.

شاید فردا دیر باشد.