محمدی باشیم

...

امروز به یمن تولدش به جشن نشسته ایم ، به اسم و شناسنامه محمدی شده ایم اما به رسم ؟؟؟

رسول رحمت ، ناگفته های زندگیش را کمتر بازگو کرده اند و یا نخواسته اند بازکنند ، اما از گفته های زندگیش هم درس نگرفته ایم ، الگو نساخته ایم و هرگز نخواسته ایم.  حتی ظواهر زندگیمان را رنگ و روی محمدی بخشیم . بماند از محتوای خسته زندگیمان که هیچ شباهتی به سیره او نمی دهد. 

هرگز دروغ نگفت  ، ما نیز اینگونه ایم؟

هرگز به حرام روی نیاورد ، ما نیز اینگونه ایم ؟

هرگز جز بر مصالح دین سخن نراند ،  ما نیز اینگونه ایم ؟

هرگز غرور و کبر نورزید  ما نیز اینگونه ایم ؟ 

وهرگز....

گویند سالها بعد از جنگ احد که پیامبر بزرگترین حامی اش ( حمزه عموی مکرمش ) را ازدست داد ، ودرهمان جنگ عهد کرد که قاتل عمویش را قصاص کند .  روزی در مدینه مشغول کاری بود سرمبارکش پایین بود که مردی وارد شد. مرد سلام کرد پیامبر فرمود علیک السلام .... مرد گفت وحشی ام ( قاتل حمزه سید الشهدا) گویند پیامبر رحمت حتی سرمبارک را بالا نیاورد تا نگاه در نگاه قاتل افتد..... وحشی گفت آقا خواهشی دارم فرمود بگو  ، وحشی گفت مرا ببخش ...... پیامبر همانگونه سرمبارک پایین بود فرمودند به یک شرط ................. هرگز در مدینه نباشی (که بی شک چشم دیدن قاتل بهترین حامی اش را نداشت ) ووحشی تا آخر در شام زندگی کرد.

اگر این حکایت صحیح الروایه باشد ، آیا ما نیز با دشمنان ، قاتلان و مخالفانمان اینگونه برخورد می کنیم؟؟

آری: 

مسلمان شدن آسان است ، اما مسلمان واقعی بودن بسی مشکل . آنانی که برای نابودی اسلام نقشه کشیده اند ، به خوبی می دانند که تز "" مذهب علیه مذهب "" به خوبی جواب می دهد.

جهان اسلام اکنون درگیر چه خود زنی هایی که نشده است ، و به راستی این است میراث گرنبهای محمد (ص) ؟؟  این است عمل به حفظ ثقلین رسول مکرم اسلام ؟؟

نه 

باید مردانه وار بپذیریم که از سیره نبوی بسیار دور افتاده ایم ، باید از خودمان شروع کنیم ، باید از همین امروز هم شروع کنیم که فردا دیر دیر است . راهی نیست جز خود سازی و به تبع آن جامعه سازی 

محمد را نه با شعار که با شعور پیرو باشیم. شاید فردا روزی چشم در چشم او شدیم ، شایسته است در آن روز شرمنده او شویم ؟؟