درمنطق می گویند : آنگاه که از علت به معلول برسی برهان لم و هرگاه از معلول به علت بر سی برهان شما انی است .
این مقدمه منطقی را زیربنای بحث مهمی قرار داده ام که داد همه دلسوزان فرهنگ و ادب این شهر را به درد آورده است. بحث اختلاط ، ضعف و در نهایت مقهوریت فرهنگی شهری که درآن زند گی می کنیم .
آمار و ارقام نوشته و نانوشته نشان از ظهور و بروز ناهنجاری های متعددی در اردکان دارد. هرچند قصد بر سیاه نمایی و یا خدای ناکرده تاریک کردن قسمت های روشن شهر نیست اما باید پذیرفت که "" فرهنگ "" اردکان دچار دگردیسی وحشتناکی شده است .
از لباس پوشیدن دختران و زنان این شهر گرفته تا مدل موی پسران ، از تکیه کلام های نسل جوانش گرفته تا ...... وهمه این تغییرات را اگر نتوان به تهاجم فرهنگی سال های اخیر نسبت داد ، بی شک متاثر از این تهاجم بوده است.
و به راستی "" علت "" حقیقی این شکست فرهنگی چیست ؟ چرا برخی آمار و ارقام در اردکان سیر صعودیشان خیره کننده است ؟ چرا نسل چهارم کمتر نشانی از ارزش های اجتماعی نسل های قبل را دارد؟
البته ناگفته نماند که دراین میان مقصر یک نفر یا یک بخش از اجتماع نیست . همچنانکه "" تربیت "" امری همگانی است ، "" ضد تربیت "" هم امری همگانی است و بی شک عوامل متعددی در این کوتاهی های فرهنگی دخیل بوده اند.
براین باورم که می توان اردکان را از نو ساخت . به دو شرط: اول اینکه دقیقا علل مشکلات را اخیر را ریشه یابی کرده و بشناسیم . دوم اینکه واقعا با برنامه بوده و دست خالی وارد گود مرد افکن امور فرهنگی نشویم.