اردکان من

اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی
اردکان من

اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی

دغدغه های یک مدیر 5


از روزنامه تا شب نامه 



این روزها خیلی چیزها مد شده است ، از مدلباس و کفش و .... بگیر تا شیوه جدید درد دل کردن ویا به قول برخی دوستان بیان "" دلواپسی "" ها .


اما آیا تا بحال فکر کرده اید چرا گروهی در بیان سخنان و بیاتنات خود به تهیه و تکثیر و توزیع "" شب نامه "" روی می آوردند.


روزی در یزد ، روزی در بافق ، یک روز در اشکذر و چند مدت پیش در همین شهر خودمان و بر علیه شهردار خودمان .


به گمانم تا زمانی که "" آزادی بیان "" آنهم در چارچوب "" قانون اساسی "" چون حروف والی نوشته می شود اما جایی خوانده نمی شود ، برخی براین باورند که برای بیان درد دلهایشان باید به شب نامه روی آورد.


تا زمانی که "" مدیران "" شهر ما کوچکترین انتقاد را بی نمی تابند و با پیغام پس پیغام می کوشند تا درد دلهای شهروندان از صفحات حقیقی یا مجازی شهر محو کنند ، نتیجه آن همین است وبس


تازمانی که انتقاد از عملکرد بعضا ضعیف مدیران حوزه شهرستان پاسخ مناسبی جهت درج در همان محل انتقاد نمی یابد، خوب مسلم است که کم کم روز شب می شود و نامه ها رنگ می بازند!!!!!!


تا زمانی که اکثر مشاوران مدیران عالی رتبه شهرمان یکبار مصرف بوده و تنها برای خالی نبودن عریضه و بستن دهن منتقد ، شکل می پذیرد ثمری بهتر ازاین نخواهد بود.


تا زمانی که قریب به یک سال از عمر شورای شهر و انتصاب شهردار می گذرد اما هیچ گزارش مکتوب و غیر مکتوب به شهروندان ارائه نمی شود ، قطعا شایعات جای حقیقت را خواهد گرفت.


آری برادر :


اینگونه است که مدیران شهر ما که "" روزنامه "" نمی خوانند باید "" شب نامه "" بخوانند.


منتظر شب نامه های بعد باشید


.