اردکان من

اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی
اردکان من

اردکان من

آرمان شهری بر مدار ایمان ، اخلاق و خرد ورزی

دغدغه های یک مدیر 2


خدا حافظ علوم انسانی


هرچند شاید بی رغبتی به رشته های علوم انسانی یک بیماری کشوری بوده و سالهاست که حتی مسئولین رده بالای نظام تعلیم و تربیت کشور در فکر چاره جویی برای احیاء این علوم می باشند اما باید اعتراف نمود که در چند سال گذشته در اردکان به هزار و یک دلیل موجه و غیر موجه ، چندان روی خوبی به این رشته نشان داده نشده است.


در سال تحصیلی گذشته 93-92 از مجموع چهار دبیرستان پسرانه سطح شهر ، تنها سه پیش دانشگاهی انسانی و از مجموع پنج دبیرستان دخترانه سطح شهر ، دو پیش دانشگاهی انسانی تشکیل شده است.


در سال گذ شته از میان همان چهار دبیرستان پسرانه( ده کلاس شکل گرفته برای سال سوم ) تنها دو کلاس سوم انسانی ( شرف و شاهد) و در میان مدارس دخترانه نیز تنها دو کلاس سوم انسانی (خادم زاده و 17 شهریور) شکل گرفته است.


این درحالی است که متاسفانه هدایت تحصیلی های افسارگریخته ای که به سوی رشته های فنی و کاردانش صورت گرفته است ، با بازگشت برخی دانش آموزان به رشته انسانی ، وضعیت ناهنجار تری را به خود گرفته است.


اکنون سوال اینجاست ؟

آیا واقعا قوت و لیاقت فرزندان با استعداد اردکانی در همین حد است؟

برگزاری مسابقه مشاعره چند روز گذشته در کانون امام و انتخاب سه دختر افغانی به عنوان نفرات برتر مقطع متوسطه زنگ خطری برای جدایی فرزندان ما از زبان مادریشان نیست ؟

چرا اینگونه  که به گوش می رسد سال آینده در دبیرستان های خاص نظیر شاهد   برای سال دوم رشته انسانی اصلا دانش آموزپذیرفته  نمی شود ؟


نمونه و فرزانگان که اصلا با رشته انسانی ظاهرا رابطه خوبی ندارند. 

 


امید می رود با درایت و برنامه ریزی های مدون و اصولی ، هر روز شاهد درخشندگی و بالندگی فرزندان با استعداد اردکانی در رشته ادبیات و علوم انسانی باشیم.

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
پشیمان چهارشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 10:24

وقتی به جز حقوق.رشته خوب و اینده داری ندارد برای چه بچه ها اینده خود را تباه کنند و مثل من کنکوری شوند که روزی صدبار به انتخاب خود تاسف میخورم

شعبانعلی قانعی اردکانی چهارشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 10:53

سلام برادر ، بالاخره یکی پیدا شد برخی واقعیتها و دغدغه های اساسی را به زبان جاری کند... واقعیتهایی که آینده فرهنگی و اجتماعی شهرمان را نشانه رفته است ... واقعیتهایی که نشان از پیشرفت نیست !!!

اکبر چهارشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 16:19

حق با ملت است که روی خوش نشان ندهند چرا که نگران آینده ی کاری فرزندان خود هستند بهترین رتبه ی علوم انسانی هم باشی آخرش باد بری بز بچرونی یا اقی درس بخونی که دکترا بگیری بعدشم چند سال دنبالش باشی که هیئت علمید کنن بعدش بیای با بی شعوری مثل رئیس دانشگاه اردکون سرو کله بزنی چشم هم زدی مبینی موهاد سفید شده و نه زن داری نه خونه نه زندگی یا اینکه لیسانس بگیری تو یکی کارخونه کارگری کنی ، فوقش شانسد بگیره کارند ساده بشی ولی تو رشته های دگه خصوصا تجربی تو رتبه ی 25 هزارم که باشی پرستاری قبولی حالا شبانم خوبه بعد برو تو درمانگاه های خصوصی ساعتی حداقل کارد مدن دوسال هم طرح دانشگاه علوم پزشکی هستی ماهی 800 تومان خدا بده برکت مردم به چچی علوم انسانی دل خو کنن خصوصا پسرگا

.......... چهارشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 19:09

مشاوره های مدارس تو این چند سال اخیر خیلی بد عمل کردند

از ماست که بر ماست؟ پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 02:37

آیا از ماست که بر ماست؟ یا از مسئولان است که بر ماست؟!
وقتی که هنوز درکی از اتم و انرژی هسته ای و ... نداریم، اما دارن با همین ها ما رو به باد فنا میدن!
وقتی که هنوز نمی دونیم موشک بالستیک صحیح است یا وال استیت؟ و 24 ساعت از شبانه روز رو به دست یافتن به فناوری ساخت اون اشاره کنیم! دریغ از اینکه نان شب مردم گندم است نه موشک!!! می دانید که واردات 100 درصدی گندم به کشور داشته ایم؟ از کجا؟ آمریکا و کانادا !!!
وقتی که از بدترین کشورهای دنیا، افغانستان و عراق باشن، و در روز چندین بار بمب منفجر میشه! در صورتی که از بهترین نمایشگاه های دنیا که کمپانی های اروپایی و آمریکایی براش سر و دست می شکنن، اربیل و سلیمانیه ی عراق و کابل افغانستان هست؟!
وقتی به جوان تحصیل کرده به چشم نادان و بی تجربه نگاه کنیم!
وقتی برای شرکت توی یه نمایشگاه ساده، مدرک فوق لیسانست رو قبول نکنن و بگن برو دیپلم فنی و حرفه ای اداره ی کار بیار!
وقتی توی یه شهر کوچیک مثل اردکان، در یک ماه حدود 50 موتور سیکلت گران قیمت به سرقت بره (بیش از نصف اون موتورها رو از نمازگزاران مساجد دزدیده باشن) و بعد نیروی انتظامی محترم و به اصطلاح زحمت کش و دلسوز اردکان بهت بگه: همه ی اونا سر از بندر گناوه در آوردن! و برای دریافتش خودت بری اونجا و ببینی که فقط جنازه ای از پوست و استخون براش مونده! و موقع برگشت از اونجا کلی وسایل خانگی ارزان قیمت با خودت بیاری ( البته با شادی و خوشحالی که تلویزیون (...؟) اینچ اصل کره که اینجا قیمتش 2 میلیون هست، فقط با 920 هزار تومان خریدی، در ضمن فیش ماهواره داره و به اینترنت هم متصل میشه)!
وقتی برای نداشتن کار و حفظ آبرو مجبور باشی به یارانه ی دولت چشم بدوزی!
وقتی به جای حفظ منافع ملی به فکر حفظ منافع شخصی باشیم!
وقتی توی کلاس پیش انسانی یکی از مدارس دخترانه اردکان، یکی از معلمان دروس اصلی به شاگردانش بگه "خیلی نامردین" که افعال سماعی و قواعدش رو بلدین - با رفتن به کلاس های فوق برنامه- و من که معلم پیش دانشگاهی هستم بلد نیستم و از اونا بخواد که بهش یاد بدن!
وقتی توی همون مدرسه، مدیر و معاون، هی بچه های پیش انسانی رو دعوا کنن که چرا رتبه ی شهرستانی آزمون ها رو هم کسب نکردین (رتبه ی استانی بماند)!
وقتی بچه ها نتونن شاکی از تدریس معلم و استاد باشن که مقصر اصلی شاید امثال اون معلم باشن! چون آوردن دبیر مرد به مدارس دخترانه ممنوع هست و آوردن استاد از خارج استان به دانشگاه ها ممنوع! در صورتی که حضرت امام (ره) فرمودند: اگر دانشگاه ها اصلاح شود مملکت نیز اصلاح می شود! و نفرمودند مدارس! آیا اداره ی آموزش و پرورش اردکان آسیب شناسی کرده است که چرا چندین سال است که رتبه ی اردکان در کنکور سراسری گرفته شده؟ آیا به این نتیجه رسیده است که شاید یکی از دلایلی که اصلا به چشم نیاید ممنوعیت دبیر مرد است؟ آیا می دانید که دانش آموزان دختر به معلمان مرد بیشتر گوش فرا می دهند و بهتر درس می فهمند؟ می دانید دبیران زن بازدهی کلاسشان فقط یک ربع است و بقیه از ساعت را به توصیف قصه ی زندگیشان می پردازند؟!!!
وقتی با افتخار می گوییم رئیس کارخانه شیشه رفته کشور چین تکنولوژی بیاره! دریغ از اینکه آسیب شناسی کنیم که به دلیل ایجاد تکنولوژی جدید و کمبود نیروی کار بومی، پای افراد غیر بومی جویای کار به شهر باز میشه!
وقتی..... وقتی..... وقتی......
اونوقت دلی برای حفظ اشعار سعدی و مولانا و حافظ و حتی مشاعره باقی می مونه!
اونوقت شاکی میشیم که چرا افغانی ها و عرب ها و غریبه ها دارن تو شهر ما رشد می کنن و جولان می دن؟
آیا یک دفعه اداره ی میراث فرهنگی اردکان و فرمانداری بررسی کرده اند که چرا بافت سنتی ما افغانی نشین شده! آیا می دانید که بنگاه های املاک به افغانی ها اجاره ای کمتر از 300 هزار تومان نمی دن! در صورتی که اون ها می تونن با این اجاره توی هر منطقه از شهر خونه اجاره کنن؟ آیا می دانید یکی از دلایل انتخاب بافت سنتی، ارتباط و راه داشتن پشت بام ها و کوچه ها به یکدیگر و عبور مخفیانه از بالای آن هاست؟!!!

...

... پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 14:22

علاوه بر این که مشاوره های مدرسه افتضاحه و مدام به اکثر بچه ها القا میکنه که شماها توانایی رفتن به هیچ رشته ای رو ندارین و برین یه رشته ی عملی که فقط بتونین دیپلم بگیرین چون تو رشته های عملی می شه پفکی نمره داد...
سیاست آموزش و پرورش هم همینه که اگه یه بچه ای فقط اومد سر کلاس نشست آخر ترم نمره اش رو بهش بدین بره وگرنه خودتون اذیت می شین نه دانش آموز و دانش آموز هم اینو فهمیده ....
چرا اصلا بچه ها باید تلاشی بکنن؟؟؟؟
آفای عابدی این مشکل برای خیلی از رشته های دیگه هم صدق میکنه ....
شاید در ظاهر کلاسها تشکیل بشه اما پر شده از دانش آموزانی که بی هدف دنبال گرفتن یه دیپلم اومدن....

و خطاب به نظر از ماست که بر ماست:
حق با شماست شاید در حال حاضر کارایی معلم مرد برای دختران بیشتر باشه اما نه به دلایلی که گفتین و ممکنه تعداد زیادی از دبیران زن بازدهیشان یه ربع باشه اما نه همه ی اونها....
به این فکر کنید که چرا این روند اتفاق افتاده؟؟؟؟ دخترها به معلم مردبیشتر گوش میدن چون از جنس مخالفشون هست و این کشش نا خودآگاه وجود داره ....
اما به این فکر کنید که یک معلم زن بخواد جوری برخورد کنه که بازدهی کلاس به حد اکثر برسه، به نظرتون چه اتفاقی رخ میده؟ همون بچه هایی که به روشی که در بالا گفته شد تربیت شدن و به روند قصه گویی معلمان زن در کلاس عادت کردند و اتفاقا همونایی که حق اعتراض نداشتن و به دلیل عدم جذابیتی که معلم زن داره شروع می کنن به اعتراض ..... و بعد مدیری که مثلا خیلی هم باسواد و با تجربه هست و مدیونی اگه فکر کنی حوصله ی درد سر نداره،تشخیص میده که حق با بچه هاست و به همون روند معلمان فصه گو ادامه میده خودش راحت بچه ها راحت معلم قصه گو هم راحت...
راه حل بسیاری از مشکلات با آوردن معلم مرد حل نمی شه یکم واقع نگر باشیم....

25 هزار تومنی پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 15:20

زمانی که در نابودی نفستان قرار گرفتید ارزش علوم انسانی را درک میکنید اکبرآقا

ابوالفضل عامری هفتادر جمعه 2 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 20:27

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
خواهی که شود بخت تو فرخنده و پیروز
خواهی که شود عید سعیدت همه نوروز
خواهی که شود طالع تو شمع شب افروز
خواهی که رسد خلعت و انعام به هر روز
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
امروز به جز مسخره رندان نپسندند
علم و هنر و فضل بزرگان نپسندند
ادراک و کمالات به تهران نپسندند
جز مسخره در مجلس اعیان نپسندند
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
خواهی که شوی با خبر از کار بزرگان
شکل تو کند جلوه در انظار بزرگان
چون موش زنی نقب(۱)به انبار بزرگان
خواهی که شوی محرم اسرار بزرگان
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
نه درس به کار آید و نه علم ریاضی
نه قاعده مشق و نه مستقبل و ماضی
نه هندسه و رسم و مساحات اراضی
خواهی که شوی مجتهد و حاجی و قاضی
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
صد سال اگر درس بخوانی همه هیچ است
در مدرسه یک عمر بمانی همه هیچ است
خود را به حقیقت برسانی همه هیچ است
جز مسخرگی هر چه بدانی همه هیچ است
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
وافور بکش تا بودت ممکن و مقدور
از باده مکن غفلت از چرس(۲)مشو دور
بنشین به خرابات بزن بربط و تنبور
خواهی که شوی پیش خوانین همه مشهور
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
در مجلس اعیان همه شب مست گذر کن
اول چو رسیدی دم در عرعر خرکن
پس گنجفه(۳)را از بغل خویش به درکن
از باده دماغ همه را تازه و ترکن
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
هر چند که ریش تو سفید است و قدت خم
رندانه بزن چنگ بر آن طره خم خم
از دولت محمود شدی میر مفخم
ای ارفع و ای امجد و ای اکرم و افخم
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
زنهار که از مجلس و اعضاش مزن دم
گر نان تو تلخ است زنانواش مزن دم
گر کفش گران است ز کفاش مزن دم
تا هست کباب بره از آش مزن دم
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
خواهی تو اگر در همه جا راه دهندت
ترفیع مقام و لقب و جاه دهندت
زیبا صنمی خوبتر از ماه دهندت
خواهی که زرو سیم شبانگاه دهندت
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
خواهی که شوی محرم آن بزمگه خاص
دوری مکن از مطرب و بازیگر و رقاص
اسباب ترقی شودت گنجفه و آس
خواهی که شوی زینت بزم همه اشخاص
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
خواهی تو اگر راحت و آسوده بمانی
رخش طرب اندر همه ایران بدوانی
خود را به مقامات مشعشع برسانی
هم داد خود از کهتر و مهتر بستانی
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز…

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد